|
حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه:
هیچ ایرانی خارج از کشوری ممنوعالورود نیست
گروه سیاسی: رئیس قوه قضائیه با اشاره به لزوم سرکشی از زندانها گفت: در بازدید روز جمعه با افرادی مواجه شدم که مدت قابل توجهی بازداشت موقت بودند، پیگیری کردم و مشخص شد از نظر قانونی این امکان وجود دارد که این افراد بازداشت موقت نباشند و در این باره تذکرات لازم داده شد.
حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه با تسلیت فرا رسیدن ایام عزاداری سید و سالار شهیدان و گرامیداشت هفته «احیای امر به معروف و نهی از منکر»، یکی از مهمترین وظایف قوه قضائیه را حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر و کسانی عنوان کرد که از ارزشهای دین و فضیلتها دفاع میکنند. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بازدید اخیر از بازداشتگاههای موقت و امنیتی اوین و گفتوگو با افرادی که به اتهامات امنیتی یا غیرامنیتی در این بازداشتگاهها به سر میبرند، به رؤسای کل دادگستریها، دادستانها و قضات دستور داد هر چند وقت یک بار از بازداشتگاهها و زندانها سرکشی کنند. محسنیاژهای گفت: مسؤولان قضایی نباید به گزارش دادیاران و ناظران زندان اکتفا کنند، بلکه باید بیش از پیش بر زندانها نظارت داشته باشند تا بتوانند درباره بازداشتشدگان تصمیمات درست اتخاذ کنند. وی گفت: در بازدید روز جمعه با افرادی مواجه شدم که مدت قابل توجهی بازداشت موقت بودند، پیگیری کردم و مشخص شد از نظر قانونی این امکان وجود دارد که این افراد بازداشت موقت نباشند و در این باره تذکرات لازم داده شد. رئیس قوه قضائیه در ادامه قضات را خطاب قرار داد و به آنها متذکر شد در موارد غیرضروری از صدور قرار بازداشت موقت پرهیز کنند و اگر نیاز به بازداشت موقت بود نیز در تعیین تکلیف افراد بازداشتی تسریع کنند. محسنیاژهای همچنین به رؤسای کل دادگستریها درباره تعیین تکلیف پروندههایی که روند رسیدگی به آنها در دادسراها، دادگاهها، شعب تجدیدنظر، دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری طولانی شده تذکر داد و به آنها دستور داد علل و عوامل طولانی شدن رسیدگی به این پروندهها را مورد بررسی قرار دهند. رئیس دستگاه قضا به طور خاص به رئیسکل دادگستری استان تهران مأموریت داد ظرف یک هفته با آمارگیری از شعب تجدیدنظر، وضعیت پروندههایی که بیش از یک سال از تعیین تکلیف آنها گذشته را مورد بررسی قرار دهد. محسنیاژهای با بیان ۲ نمونه از پروندههایی که بیش از ۷ سال و در مورد دیگر بیش از ۳ سال است در دادگاه تجدیدنظر تعیین تکلیف نشدهاند، تأکید کرد: این موضوع با هیچ منطقی سازگار نیست و این قبیل مسائل منشأ بسیاری از نارضایتیها و سوءاستفاده دلالان نفوذی در سیستم قضایی است. وی خاطرنشان کرد: کسانی که در این پروندهها متهم یا محکوم هستند و پرونده آنها در مرحله تجدیدنظر بلاتکلیف مانده علاوه بر آنکه ممنوعالخروج هستند و محدودیتهایی برای آنها اعمال شده، وضعیت زندگیشان نیز مختل شده که باید هر چه سریعتر به این وضعیت پایان داد.
* ایرانیان خارج از کشور منعی برای بازگشت به کشور ندارند
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ابراز تمایل برخی ایرانیان مقیم خارج کشور برای بازگشت به وطن و ابراز نگرانی برخی از آنان نسبت به برخوردهای قضایی اظهار داشت: هیچ ایرانی که تبعه ایران و اکنون در خارج از کشور است، ممنوعالورود نیست و منعی برای بازگشت به کشور ندارد. محسنیاژهای افزود: اتفاقا مواردی هست که اگر این افراد بیایند و در اینجا به مسائل آنها رسیدگی شود، به نفع آنهاست و از وضعیت بلاتکلیفی خارج میشوند. رئیس قوه قضائیه گفت: در حال حاضر افرادی در خارج از کشور هستند که اموال و امکانات آنها در داخل سرپرست ندارد و برخی افراد ذینفع آنها را برای بازگشت به کشور میترسانند اما اگر این افراد برگردند، مسائل مالی آنها در یک تحقیق و بررسی ساده و دقیق روشن میشود. محسنیاژهای ادامه داد: افرادی هستند که به دلیل آنکه ممنوعالخروج بودهاند نگرانی دارند که به محض ورود به مرز دستگیر شده و راهی زندان شوند و به اتهامات آنها رسیدگی شود که این افراد میتوانند با هماهنگی با سیستم قضایی و بدون آنکه بازداشت شوند، به کشور بازگردند. رئیس دستگاه قضا بر همین اساس به دادستانها و رؤسای کل دادگستریها متذکر شد افرادی که در سالیان دور ممنوعالخروج بودند و اکنون نیز حکم جلب ندارند، ضرورتی ندارد صرفا به خاطر ممنوعالخروج بودن، در بدو ورود به کشور دستگیر شوند و حتما نباید این کار انجام شود. حجتالاسلام والمسلمین اژهای تأکید کرد: بسیاری از افرادی که پرونده کیفری یا حقوقی دارند بویژه آنها که مساله حقوقی دارند و مدت زیادی از حکم جلب یا ممنوعالخروجی آنها گذشته، ضرورتی برای بازداشتشان وجود ندارد و این افراد میتوانند با اعلام زمان و نحوه ورودشان به مرکز ارتباطات قوه قضائیه یا دادستانها، بدون نگرانی وارد کشور شوند.
ارسال به دوستان
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی پژوهشگر تاریخ اسلام درباره علل و زمینههای شکلگیری حادثه عاشورا
غیبت خواص غربت ولایت
اندیشمندان و تاریخپژوهان متعددی در قرون متمادی تلاش کردند دلایل وقوع فاجعه عاشورا را احصا و بررسی کنند. یکی از آن پژوهشگران صاحبنظر حجتالاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی است. وی در کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)» با همکاری جمعی از تاریخپژوهان، در تلاش است با بررسی سایر مقاتل موجود، بسیاری از سوالات این مقطع تاریخی مهم را پاسخ گفته و ابهامات تاریخی این حوزه را روشن کند. «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا» یکی از معتبرترین کتب معاصر در زمینه عاشوراپژوهی است که با استناد به 500 منبع تاریخی قابل توجه، به مرجعی معتبر برای بررسی تاریخی واقعه عاشورا بدل شده است. استاد مهدی پیشوایی شهادت امام حسین(ع) را دارای ریشههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میداند و معتقد است زمینههای انحراف امت پس از وفات رسول خدا(ص) را که به شهادت امام حسین(ع) به دست مسلمانان منجر شد، باید در دنیاگرایی و انحراف اصحاب، خواص و نزدیکان پیامبر گرامی اسلام جستوجو کرد. ***
* جناب استاد مهدی پیشوایی! چه عاملی باعث شد 50 سال پس از ارتحال پیامبر اعظم(ص) امت دست به قتل فرزند همان پیامبری بزنند که به دست او مسلمان شده و از زندگی جاهلی رها گشته بودند؟ به عبارتی، چه چیزی باعث به وجود آمدن نهضت عاشورا و قیام سیدالشهدا شد؟
پدیدههای اجتماعی مانند انقلابهای بزرگ و موجآفرین معمولا دارای یک علت نیستند، بلکه در وقوع آنها یک سلسله عوامل و انگیزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دخالت دارد و دارای ریشههای دور و نزدیک بسیاری هستند که بدون توجه به آنها، تحقیق درباره آنها منطقی نیست. نهضت عظیم عاشورا نیز از این قاعده مستثنا نیست. این واقعه حماسی و شگفتانگیز از منظر ژرفکاوی تاریخی و جستوجو در ریشههای آن، بس تأملبرانگیز است. اینکه چرا و چگونه گروهی از امت اسلامی، دستان خود را به خون پاک سلاله رسول خدا آغشتند و دست به جنایتی زدند که در جامعه اسلامی سابقه نداشت، درخور بحث و بررسی دقیقی است.
با درک و فهم ریشههای فاجعه کربلا، هم مسیر و روند انحطاط امت اسلامی پس از رحلت رسول خدا روشن میشود و هم امکان بررسی دقیق زمینهها و شالودههای قیام کربلا و حماسه عاشورا فراهم میآید. ما باید روشن کنیم که از زمان وقوع سقیفه تا سال 60 هجری، چه وقایعی اتفاق افتاد و چه انحرافها و بدعتهایی پدید آمد که در پی آن، فاجعهای به عظمت قتل امام حسین(ع) رخ داد و جامعه آن را تحمل کرد.
* این انحرافات را که ریشههای تاریخی فاجعه کربلا هستند، در چه حوزههایی میتوان دستهبندی کرد؟
در یک جمعبندی، میتوان ریشههای تاریخی عاشورا را در 3 حوزه جستوجو کرد: 1- ریشههای سیاسی، 2- ریشههای اجتماعی و 3- ریشههای فرهنگی.
* ممنون میشوم هر یک از این دستهبندیها را برای ما شرح بدهید؟
درباره ریشههای سیاسی این واقعه ابتدا باید به مساله سقیفه پرداخت که خود سرآغاز انحراف بود. هر چند با ظهور اسلام و تلاشهای رسول خدا، روابط محکمی میان قبایل عرب بر اساس ایمان و عقیده مشترک پدید آمد و اسلام توانست روح سرکشی و ستیزهجویی آنان نسبت به یکدیگر را مهار کند اما پس از رحلت پیامبر(ص)، دیری نپایید که روح عصبیت قبیلهای دوباره ظهور کرد و خود را در سقیفه نشان داد و درهای فتنه را به روی مسلمانان گشود.
جریان سقیفه در واقع تبلور غلبه خلقوخو و رقابت جاهلی و قبیلگی عرب بر ارزشهای اسلامی بود. مرور گفتوگوی گردانندگان سقیفه بخوبی نمایانگر آن است که ارزشهای قبیلگی و جاهلی که در زمان رسول خدا مثل آتشی زیر خاکستر باقی مانده بود، با رحلت آن حضرت بخوبی مجال ظهور و بروز یافت؛ چنانکه برخی قریشیان و گروهی از انصار، در حالی که پیکر مطهر پیامبر خدا بر زمین، و على(ع) مشغول تجهیز آن بود، به رقابت سیاسی پرداختند. از این رو آنچه در سقیفه روی داد را باید نخستین انحراف حکومت در اسلام دانست، که نتیجه آن در درازمدت، روی کار آمدن بنیامیه بود.
نتیجه آنکه در سقیفه عملا با انکار امامت و ممانعت از تداوم یافتن رهبری الهی که در غدیر طراحی شده بود، شرایطی را برای جامعه اسلامی پیش آوردند که بتدریج حاکمیت بنیامیه، این دشمنان دیرینه اسلام را موجب شده، زمینه صعود آنان را برای تکیه بر پستهای کلیدی فراهم کردند.
اگر سقیفه شکل نمیگرفت و با غصب حق على(ع)، انحرافات پدید نمیآمد و زمینههای تسلط امویان بر سرنوشت امت اسلامی فراهم نمیشد، واقعه عاشورا رخ نمیداد. نقل شده که امیری از سیدی پرسید: حسین را کجا کشتند؟ گفت: در کربلا. گفت اشتباه میکنی؟ آن حضرت را در سقیفه بنیساعده کشتند، چراکه ظلم به اهلبیت و مهجوریت آنان، از سقیفه آغاز، و این توطئه با کشتن امام علی(ع) و امام حسین(ع) کامل شد.
دومین انحراف سیاسی پس از فوت رسولالله، در حکومت خلیفه دوم اتفاق افتاد. خلافت عمر در واقع با نظر شخص خلیفه اول و با وصیت او شکل گرفت. ابوبکر به انتقاد برخی صحابه نسبت به خشونت عمر توجهی نکرد. بیعت مردم با عمر، تنها اعلام رضایتی در برابر عمل انجامشده بود نه ابراز رأی و نظر در انتخاب خلیفه. عمر از انتخاب ناگهانی ابوبکر انتقاد و آن را امری ناگهانی معرفی میکرد که خدا شر آن را حفظ کرد؛ اما درباره نحوه روی کار آمدن خود سخنی نگفت.
این خلیفه روش ناهمگونی داشت. او در عین سختگیری بر کارگزارانش، اعمال خلاف برخی از آنان را نادیده میگرفت. معاویه یکی از آن کارگزاران متخلف بود. با آنکه عمر تغییر دادن کارگزاران خود را دوست داشت، معاویه را بر جای خود نگاه داشت و هرگز او را عزل نکرد. از این رو زمینه را برای حکومت امویان فراهم ساخت. عمر نهتنها در مقابل معاویه ایستادگی نکرد، بلکه با چشمپوشی بر اعمال و کردار او، روح بلندپروازی را در معاویه دمید و او را برای حکومت مهیا کرد. معاویه خود را نماینده منصوب از طرف عمر و عثمان میدانست و اعمال خود را منتسب به تأیید خلیفه دوم میکرد.
به قدرت رساندن بنیامیه در میان سیاستهای عمر بسیار برجسته بود؛ تا جایی که وی از کسانی که نزد او به ملامت معاویه میپرداختند ملول میشد. روی کار آوردن عثمان نیز مؤید این سیاست است.
درباره انگیزه خلیفه در میدان دادن به بنیامیه، جای بحث بسیار است. گاهی به نظر میرسد این امر نوعی باجدهی و دادن حقالسکوت به امویان بود تا از کارشکنیهای آنان آسودهخاطر شود اما انگیزه هرچه بود، یک نتیجه بیش نداشت: سلطه دشمنان دیروز اسلام بر مسلمانان.
* آیا این حمایت و میدان دادن به بنیامیه بویژه معاویه، در دوران عثمان نیز ادامه پیدا کرد؟
بله! انتخاب عثمان به عنوان خلیفه در آن شورای کذایی راه را برای جولان هرچه بیشتر بنیامیه و معاویه هموار کرد و به عقیده بنده این سومین انحراف سیاسی بود.
انتخاب ناعادلانه عثمان و حذف امام علی(ع) نشان داد اشراف قریش، ابزار تجدید حیات امویان شدند و زمینه سلطنت آنان را فراهم کردند. گذشت ایام و سالها ثابت کرد که تنها نتیجه شورای 6 نفره، حذف على(ع) و به قدرت رسیدن عثمان نبود، بلکه حاصل آن شورا در واقع پذیرش سلطنت اموی و رأی به تجدید حیات اشرافیت عربی بود؛ یعنی واسطهای برای تبدیل تدریجی اوضاع و شرایط مطلوب برای پسر ابوسفیان و قدرتگیری قاتلان آینده شهدای کربلا. عثمان برگزیده شورایی محدود بود و دیگران ناچار بدان تن دادند. کسانی مانند امام علی(ع) تهدید شدند که در صورت بیعت نکردن به قتل خواهند رسید. از این رو بیعت امام در واقع از روی اکراه بوده است.
سرانجام عملکرد نادرست عثمان و کارگزارانش و رواج بدعتها، مردمان برخی شهرها را بر ضد وی شوراند. با وجود تلاش امویان در مدت شورش برای انتقال عثمان به مکه یا شام، که دورنمایی از یک خلیفه ضعیف را تصویر میکرد، عثمان در محاصره قرار گرفت و سرانجام به قتل رسید. کشته شدن او سکوی پرش معاویه برای رسیدن به قدرت کامل بود. معاویه که در دوران محاصره این خلیفه به تقاضای کمک و استغاثه او پاسخی نداد، پس از قتل او، به خونخواهیاش برخاست و علی(ع) را متهم به قتل او کرد. بنابراین خلافت عثمان عملا نردبانی برای افزایش قدرت دشمنان قدیمی اسلام و زمینهسازی برای به خلافت رسیدن معاویه و پسرش یزید بود.
* حاجآقای پیشوایی! حضرت امیرالمومنین(ع) در دوران حکومت خود با این انحرافات چگونه برخورد کرد و چه مشکلاتی بر سر راه حضرت و حکومتشان به وجود آمد؟
پس از قتل عثمان، مسلمانان با اصرار فراوان، حضرت علی(ع) را به خلافت انتخاب کردند اما هنوز خلافت امام استوار نشده بود که آن حضرت خود را میان دشمنان و مخالفان دید. نفاق اموی و فرهنگ قبیلگی این دشمنان، مانع از آن بود که امام بتواند بر مبنای فرهنگ و ارزشهای اسلامی اعمال حاکمیت کند و جامعه را از عدالت اجتماعی ایدهآل اسلامی برخوردار سازد. علی(ع) پس از یک دوره تبعیض و رفاهزدگی جامعه و بازگشت آنها به سنتهای اشرافی جاهلی و برخی انحرافها از اصول قرآنی و سنت نبوی، به خلافت رسید.
در نتیجه آن حضرت چارهای جز تغییر بنیادها و اصلاح واقعی نظام خلافت اسلامی نداشت. اما جامعه اسلامی به دلیل سیاستهای نادرستی که کارگزاران عثمان پیش از آن حضرت در پیش گرفته بودند، دچار شکافهای عمیق اجتماعی و اقتصادی شده بود که روزبهروز هم بیشتر میشد و آن حضرت نمیتوانست فساد ۲۵ ساله را در چند سال از بین ببرد.
متاسفانه اندکی پس از تشکیل حکومت حضرت علی(ع) 3 جنگ بزرگ و هزینهزا به حضرت تحمیل شد و مانعتراشیها و مشکلآفرینیهای فراوان افراد صاحب نام و نشان و دارای ثروت و قدرت، مانع اجرای افکار عدالتخواهانه امام شد.
اختلافات شدیدی که پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت در سپاه امیرالمومنین ایجاد شد و خوارج از دل آن پدید آمدند، بنیامیه را برای رسیدن به قدرت امیدوار کرد. در نتیجه، آنان پس از شهادت امیرالمومنین(ع) در سال 40 هجری، با دسیسهها و توطئههای فراوان، از راه صلح با امام حسن(ع)، حکومت جهان اسلام را از آن خود کردند و بدینگونه خلافت از خاندان نبوت به خاندان بنیامیه انتقال یافت.
* بنیامیه چه ویژگیهایی داشت که به این میزان در ادعیه و روایات ما منفور است؟ در واقع کدام یک از فعالیتهای بنیامیه باعث شد مسیر جامعه اسلامی به این میزان منحرف شود؟
ببینید! امویان از جمله تیرههای قریش بودند که بیش از دیگران، به دلیل ظهور پیامبری از نسل هاشم بن عبدمناف، به او رشک میبردند. آنان چون پیامبری رسول خدا را موجب برتری موقعیت بنیهاشم نسبت به خود میدانستند، بر مبنای عصبیت قبیلگی و از سر حسادت و برای پیروزی ابوسفیان در رقابت رهبری، مواضع سختی بر ضد پیامبر اتخاذ کردند. رد پای سران بنیامیه و دیگر تبارهای عبد شمس در بیشتر اقدامات قریش در مقابل آن حضرت آشکار است. آنان برای مهار دعوت اسلامی، از هر راهکاری که میتوانستند بهره جستند؛ همراهی با مشرکان دیگر مکه در محاصره اقتصادی بنیهاشم در مکه و توطئه دارُالنَّدْوَه برای قتل رسول خدا(ص) از آن جملهاند.
رسول خدا از آینده بنیامیه بر امت اسلامی بشدت نگران بود و بارها در این باره به مردم هشدار داده و فرموده بود: «وَیْلٌ لِبَنِی اُمَیَّهَ» (وای بر بنیامیه). همچنین آن حضرت فرموده بود: «هر گاه تعداد فرزندان ابوالعاص (از بنیامیه) به 30 یا 40 نفر برسد، سرزمین خدا را ملک خود، و بندگان خدا را بردگان خود قرار داده، دین خدا را به نفاق خواهند گرفت». آن حضرت امویان را فاجرترین طایفه قریش و شرورترین و دشمنترین قبایل عرب نسبت به بنیهاشم معرفی کرد. امیرمؤمنان علی(ع) نیز مخوفترین فتنهها را فتنه بنیامیه دانست که همه جا را فراخواهد گرفت و تنها اهل بصیرت از آن رهایی خواهند یافت.
امویان بهتدریج و با شگردها و دسیسههایی توانستند حکومت را به دست گیرند. در نتیجه، معاویه پایهگذار حکومتی شد که با دوره قبل از خود تفاوتهای فاحشی داشت و سیاست او، سرمشق خلفای پس از وی شد؛ حکومتی که هیچگونه سنخیتی با حکومت پیامبر و حتی شیخین نداشت. حکومتی تجملگرا و پرزرق و برق و با نظم سیاسی ویژهای شکل گرفت که تنها بر پایه مصالح و منافع دنیوی خاص خود استوار شده بود.
تاریخ، دفتر شگفتیهاست. در واپسین ساعات قدرت قریش در مکه، هنگامی که ابوسفیان و فرزندش معاویه پس از سالها جبههگیری در مقابل رسول خدا بهناچار اسلام آوردند و طلقا خوانده شدند، هیچکس گمان نمیکرد که حدود 30 سال بعد، مسند ریاست به معاویه برسد اما او با ترفندهای سیاسی و فرصتطلبیهای دور از اخلاق، به آن دست یافت. یکی از دانشمندان بزرگ آلمانی، در پایتخت عثمانی، در حضور یکی از شریفان مکه به چند نفر مسلمان گفت: شایسته است مجسمه طلایی معاویه را در فلان میدان پایتخت (برلین) نصب کنیم. از وی پرسیدند: به چه علت؟ پاسخ داد: معاویه بود که نظام حکومت دمکراسی اسلام را به نظام سلطه و استبداد تبدیل کرد، و اگر این امر نبود اسلام همه عالم را فرا میگرفت و امروز ما آلمانیها و همه ملتهای اروپایی، مسلمان عرب بودیم.
در اینجا این پرسش اساسی مطرح میشود که وظیفه امام حسین(ع) در برابر چنین بدعت آشکاری چه بود؟ آیا میتوانست ساکت باشد و انحراف امت اسلامی را با بیتفاوتی نظاره کند؟ امام حسین در برابر این بدعت بزرگ ایستاد و ولیعهدی یزید را به رسمیت نشناخت و سرانجام با روی کار آمدن یزید، قیام کرد.
* اگر موافق باشید به ریشههای اجتماعی انحرافات پس از فوت پیامبر(ص) که منجر به شهادت سیدالشهدا شد بپردازیم.
بسیار خب! از زمینههای اجتماعی نهضت عاشورا، لغزشهایی بود که از بعضی خواص امت در صدر اسلام سر زد. مقصود از خواص در آن زمان کسانی هستند که به دلیل امتیازاتی چون سبقت در پذیرش اسلام، هجرت قبل از فتح مکه، شرکت در جنگهای پیامبر در صدر اسلام مانند بدر و احد، قرابت با پیامبر خدا، کتابت وحی و اساسا درک محضر آن حضرت و یا اشتهار به زهد و عبادت، بهرهمندی از دانشهای فقه و حدیث و داشتن مناصب و مقامات حکومتی و نظامی، در میان جامعه اسلامی نفوذ داشتند.
متاسفانه خواص کمکم از مسیر حقطلبی منحرف شدند و راز این انحراف را باید در دنیاگرایی برخی از این خواص جستوجو کرد. مقصود از دنیاگرایی، دلبستگی به دنیا و لذتهای آن چون ریاست و مال است. دنیاگرایی بزرگترین نگرانی پیامبر درباره امتش بود. ابوسعید خدری از رسول خدا نقل میکند: بیشترین نگرانی من بر شما برکاتی است که خداوند از زمین به شما عنایت میکند. پرسیدند: مقصود شما از برکات چیست؟ حضرت فرمود: زیبایی دنیا. این لغزش در طول تاریخ اسلام دامنگیر بسیاری از خواص شده است؛ کسانی که حق را میشناختند اما دنیاگرایی، آنان را به طرفداری از باطل کشاند. دنیاگرایی دارای جلوههای مختلفی است که یکی از آنها ریاستطلبی است.
جاهطلبی و ریاستخواهی از عوامل مهم اعراض از حق محسوب میشود. انحراف خلافت از جایگاه اصلی خود، که خدا و پیامبر آن را تعیین کرده بودند، و نیز عملکرد دنیاخواهان از سقیفه تا مرگ عثمان، معلول دنیاگرایی و ریاستخواهی برخی خواص بود. یکی از انگیزههای مخالفان برای مقابله و رویارویی با امیرمؤمنان(ع) در زمان خلافت او نیز همین بوده است. کسانی که هدفشان از بیعت با حضرت، رسیدن به پست و مقام بود، مدت چندانی طول نکشید که به خاطر برآورده نشدن خواستههایشان، در مقابل آن حضرت جبهه گرفتند. طلحه و زبیر به هوس ریاست و شرکت در امر حکومت با علی(ع) بیعت کرده بودند و زمانی که پایداری او را در دین و دقت و سازشناپذیری وی را در انتخاب کارگزاران دیدند و مشاهده کردند که علی(ع) مصمم است خط اصلی حکومتش را بر مبنای کتاب و سنت پیامبر گرامی اسلام قرار دهد، سر به شورش گذاشتند. چنین انسانهایی برای رسیدن به ریاست، حاضرند همه اصول و ارزشها را کنار بگذارند؛ همچنان که در واقعه کربلا، عمربنسعد هم با علم به حقانیت امام حسین(ع) حاضر شد برای رسیدن به ملک ری با ایشان بجنگد.
یکی دیگر از انحرافات مالپرستی خواص بود. گرایش به مالپرستی در خواص، ۲ عامل اصلی داشت که یکی زمینهساز بروز دیگری بود؛ گسترش فتوحات اسلامی که سبب سرازیر شدن غنایم بیشمار به پایتخت خلافت شد، تغییر نگرش افراد را نسبت به زندگی دنیا در پی داشت. بتدریج تمام هم و غم بسیاری از مسلمانان بویژه خواص، ترجیح آمال و آرزوهای دنیایی بر مقاصد اخروی شد.
فتح سرزمینهای پهناور و ثروتمندی چون ایران، روم و مصر، ثروتهای کلانی را وارد جامعه اسلامی کرد؛ به طوری که برای نمونه در دوران خلفا تنها از سرزمینهای فتحشده عراق، سالانه ۱۲۰ میلیون درهم جزیه و خراج، وارد خزانه بیتالمال میشد. اگر این ثروتها عادلانه در میان مسلمانان تقسیم میشد و برای تقویت بنیه دینی و اخلاقی، و رشد فکری و فرهنگی و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه اسلامی هزینه میشد، یقینا ثمرات ارزشمندی برای مسلمانان به بار میآورد ولی متاسفانه خلیفه دوم و پس از او خلیفه سوم، با تقسیم نابرابر آنها در میان اصحاب و مسلمانان، زمینه اختلاف طبقاتی و پیدایش تجملگرایی و رفاهزدگی در میان بزرگان اصحاب را فراهم آوردند و انحراف خواص از همین جا آغاز شد.
بر اثر ادامه فتوحات در زمان عثمان، سهمیه سالانه اصحاب افزایش یافت و این روند موجب افزایش روزافزون تفاوت مسلمانان در اموال و درآمدها شد.
افزون بر تبعیضهای عمر که زمینهساز شکلگیری نوعی اشرافیگری در میان خواص شد، در زمان خلافت عثمان، انحراف دیگری نیز رخ داد و آن بذل و بخششهای کلان و بیحساب او از بیتالمال به بنیامیه و گروهی از بزرگان صحابه بود. خلیفه سوم خودش هم زندگی مرفهی داشت؛ چنانکه خانههای هفتگانه او در مدینه مشهور است. او خانهای برای همسرش نائله و خانهای برای همسر دیگرش عایشه داشت و منازل دیگری در اختیار دختران و خویشاوندانش گذاشته بود. بنابراین مجموع این عوامل باعث شد خواص، به ثروتاندوزی بپردازند و در کام دنیاپرستی فرورفته، عوام را هم بدان سو بکشند.
رفتار اینان و طرز زندگیشان، ابتدا توده امت پیامبر و سپس نومسلمانان را که اصحاب نامدار پیامبر را دارای قداست ویژهای میدانستند و برخی با نیات خالصی در سرزمینهای دور از مرکز، در شرایط سخت مشغول جهاد بودند، ناراحت و متأثر کرد. بدینسان وقتی عوام راهبران خود را متغیر یافتند، تغییر مسیر دادند؛ به گونهای که حال جهاد و شهادت در راه خدا از میان سپاهیان اسلام رخت بربست و سستی و زبونی بر رزمندگان عارض شد.
خودپرستی و تکبر یکی دیگر از انحرافات و از عوامل اجتماعی قتل امام حسین(ع) است. این روحیه ضدانسانی، با تعالیم قرآنی و نبوی در میان عربها فروکش کرد اما پس از رحلت آن حضرت، به دلیل تقویت روحیه ریاستطلبی و مالپرستی در میان خواص، روحیه اشرافیگری و نوعی برتریطلبی مستکبرانه و تفاخر جاهلانه دوباره رخ نمود و موجب شد صمیمیت برادرانه و اخوت دینی مسلمانان، تبدیل به روابط بالادست با فرودست، مولی با عبد و مالک با برده شود. رفتهرفته بر اثر رفاه و تنعم تبعیضآمیز، برتریطلبی به یک عادت ثانوی برای خواص مبدل شد به طوری که مقابله با آن به قدری دشوار شد که وقتی امیرمؤمنان(ع) آن را به وضع زمان رسول خدا برگرداند، با اعتراض سختی مواجه شد و همین امر، یکی از عوامل جدایی بسیاری از خواص از آن حضرت بود.
به موازات رشد دنیاگرایی، غیرت و حساسیت دینی خواص از بین رفت؛ عنصر امر به معروف و نهی از منکر به فراموشی سپرده شد و همین روحیه به توده مردم منتقل شد؛ به گونهای که وقتی امام حسین(ع) فرمود: «آیا نمینگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد»، عوام از یاریاش خودداری کردند و این بیمبالاتی نسبت به هتک اسلام و نابودی ارزشها، غمبارترین پیامد انحراف خواص بود که دامنگیر امت پیامبر شد.
* در ابتدای گفتوگو فرمودید مجموعهای از علل فرهنگی نیز در رقم خوردن فاجعه کربلا نقش داشته است، ممنون میشوم ضمن تشریح این علل، بفرمایید امام حسین(ع) برای مقابله فرهنگی با این انحرافها آیا دست به اقداماتی زده بودند؟
قیام عاشورا و شهادت سیدالشهدا(ع) ریشههای فرهنگی مانند اجتهاد در برابر نص و ایجاد بدعتهای متعدد و منع کتابت و نقل حدیث نیز دارد که شرح آنها مجال مفصلتری میطلبد.
نتیجه فرآیند انحرافها، لغزشها و بدعتهایی که از سقیفه آغاز شده بود، روزبهروز گسترش یافت و موجب انحراف کلی جامعه از آموزههای اسلام، و رواج فساد و فقر فرهنگی، و دوری از ارزشها و اصالتها شد که این انحرافها در عصر امام حسین(ع) به اوج رسید. در چنین فضایی، امام میدیدند که برای مبارزه با آن همه انحراف، تمام راهها و راهحلها به بنبست رسیده است؛ تبلیغات در دل و جان مردم اغفالشده تأثیر ندارد؛ نامهها و هشدارها بیاثر است؛ کرسیهای وعظ و خطابه در اختیار آل ابیسفیان است و تنها راه باقیمانده، قیام و مبارزه با آن نظام فاسد تا مرز شهادت است تا انحرافهای بنیادین برای همیشه محکوم و رسوا شده، ارزشهای اسلامی احیا شود. از این رو حضرت تنها وسیله را برای بیدار کردن اجتماع آن روز، اعلام نامشروعی حکومت اموی و ایستادگی و قیام در برابر آن، با همه خطرهایش دید. بدینگونه بود که فاجعه خونین کربلا رخ داد و فرزند پیامبر خدا با بیرحمی تکاندهندهای به شهادت رسید و خاندان او به اسارت گرفته شدند. اگر نبود انحرافهای دهههای پیشتر، زمینه چنین جنایت بزرگی فراهم نمیشد و جامعه، آن را تحمل نمیکرد. از این رو میتوان گفت حادثه دلخراش کربلا را زنجیرهای از حوادث پدید آورد که یک سر آن در سقیفه و سر دیگر آن در دمشق بود.
ارسال به دوستان
سریال رکوردشکنیهای کرونا ادامه دارد؛ 588 نفر در یک شبانهروز جان خود را از دست دادند با شتاب گرفتن روند واکسیناسیون، مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۶ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۳۷۵ دوز رسید
کرونا مقابله جهادی میخواهد
آمار جانباختگان کرونا هر روز رکورد تازهای به ثبت میرساند. رکورد قربانیان این بیماری در یک شبانهروز با فوت 542 نفر در روز یکشنبه هفته جاری زده شد اما یک روز پس از آن یعنی دیروز دوشنبه شمار فوتیهای ناشی از بیماری «کووید-19» در کشور متاسفانه دوباره رکورد زد و به 588 نفر در یک شبانهروز رسید. به گزارش «وطنامروز» تاختوتاز کرونا این روزها امان را از کادر درمان بریده است، چرا که آنها روزانه با حدود 40 هزار مبتلا به این بیماری مواجهند. تختهای بیمارستانی نیز در حال پرشدن است و آیسییوها جایی برای رسیدگی به مبتلایان بدحال ندارند. این ویروس نفسگیر به دلیل قدرت بالای سرایتپذیری در حالی به تمام نقاط کشور رسوخ کرده است که متاسفانه رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 40 درصد رسیده است. در چنین شرایطی سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان برای مهار این بیماری ضربالاجلی یک هفتهای در قالب طرح تحول مقابله با کرونا تعیین کرده است تا بتوان با اقدامات جهادی و استفاده از همه ظرفیتها همچنین تسریع در روند واکسیناسیون از بحران پیش رو عبور کرد. این در حالی است که روابط عمومی وزارت بهداشت، دیروز اعلام کرد طی ۲۴ ساعت گذشته مجددا رکوردهای ابتلا، بستری و فوتی ناشی از کرونا در کشور شکسته شد و متاسفانه ۵۸۸ نفر از بیماران کرونا جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز یکشنبه تا ظهر دوشنبه ۱۸ مرداد و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۴۰ هزار و ۸۰۸ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۵ هزار و ۸۱ نفر از آنها بستری شدند. متاسفانه در طول این مدت، ۵۸۸ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۹۴ هزار و ۶۰۳ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون 3 میلیون و ۵۶۵ هزار و ۵۷۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۶ هزار و ۵۶۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» نیز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. همچنین در حال حاضر ۳۳۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۸۴ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۸ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. در شرایطی که کرونا در حال تاختوتاز است، واکسیناسیون عمومی نیز با شدت انجام میشود. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۱۳ میلیون و ۲ هزار و ۲۴۵ نفر دوز اول واکسن کرونا و 3 میلیون و ۱۴۶ هزار و ۱۳۰ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۶ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۳۷۵ دوز رسیده است. افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام کنند.
* بحرانیترین وضعیت ممکن
در شرایط تاختوتاز کرونا و شکستهشدن رکورد مرگ و ابتلا همچنان میزان رعایت پروتکلهای کرونایی زیر 40 درصد است. در همین زمینه علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به اینکه ویروس دلتای کرونا در حال درنوردیدن آسیا و اروپاست، گفت: باید این حقیقت را پذیرفت که گونه دلتای کرونا قدرت سرایت بالایی دارد و اگر در برابر آن پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنیم آمارها در بخش ابتلا و فوتیها کاهش پیدا نخواهد کرد. هماکنون در بحرانیترین وضعیت بیماری طی یک سال و نیم اخیر هستیم. وی ادامه داد: بر اساس آمار رعایت پروتکلها زیر 40 درصد است و به همین دلیل شاهد گسترش بیماری و افزایش سرسامآور تعداد بستریشدگان در بیمارستانها هستیم. تختهای بیمارستانی در حال پر شدن است و این روند در همه استانهای کشور مشاهده میشود. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا خاطرنشان کرد: برای مقابله با ویروس منحوس کرونا هیچ راهی جز رعایت پروتکل وجود ندارد و ما نباید فکر کنیم که با واکسیناسیون میتوان جلوی این ویروس را گرفت، هر چند واکسیناسیون در کاهش مرگومیر تاثیر مستقیم دارد.
وی گفت: در بحث ابتلا به کرونا کشورهای دیگر نیز با مشکل روبهرو شدهاند. در این زمینه ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که باید پروتکلها را رعایت و از هر گونه تجمع و تردد غیرضروری خودداری کنیم و در مراکزی که تجمع وجود دارد تهویه مناسب وجود داشته باشد. اگر به این موارد توجه نشود با مشکلات زیادی روبهرو خواهیم شد. رئیسی با اشاره به مراسم عزاداری محرم خاطرنشان کرد: در ایام پیش رو بحث مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان را داریم که در این رابطه خواهش جدی ما این است که مردم پروتکلها را بشدت رعایت کنند. در برگزاری مراسم عزاداری خانگی که عموما با حضور چند خانوار برگزار میشود باید مقوله فاصلهگذاری اجتماعی رعایت و از ماسک استفاده شود و تهویه مناسب پیشبینی شود، در غیر این صورت حتی این هیاتهای خانگی نیز میتوانند منتقلکننده ویروس کرونا باشند. متاسفانه برخی فکر میکنند در مراسماتی که در منزل انجام میشود دیگر نیازی به ماسک نیست، لذا ما قویاً توصیه میکنیم در هر گونه مراسم پروتکلها را رعایت کنند. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با گلایه از این موضوع که 20 الی 25 درصد از افرادی که تاکنون مجوز دریافت واکسن برایشان صادر شده اقدام به تزریق واکسن نکردهاند، گفت: این رقم در برخی استانها به 30 درصد میرسد. باید توجه داشته باشیم که واکسن تاثیر مستقیمی بر کاهش مرگومیر دارد. هماکنون سایت برای افراد بالای 55 سال باز شده است، لذا از خانوادهها خواهشمندیم با تشویق افراد مسن، آنها را برای واکسن به مراکز تزریق بیاورند. وی با اشاره به طرح تحول مقابله با کرونا که از سوی سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مطرح شد، خاطرنشان کرد: هر طرح تحولی که بخواهد اجرا شود باید تحکمی و زمینهساز افزایش اراده برای اجرای پروتکلها باشد. تا زمانی که طرحها در محیط مشاهده نشود و اجرا در محیط را نبینیم طرح نمیتواند موثر باشد. به همین دلیل تاکید رئیسجمهور محترم بر این بود که به صورت فعال همه دستگاهها پای کار بیایند و وظایفشان را به انجام برسانند. واقعا اگر همه سازمانها، وزارتخانهها، نهادها و تکتک افراد وظیفهای را که بر عهده دارد به انجام برسانند ما میتوانیم از نظر رعایت پروتکلها یک جامعه ایمن داشته باشیم. بنابراین برای عبور از بحران کرونا همه دستگاهها، نهادها و سازمانها باید پای کار بیایند. رئیسی گفت: ما هنوز شاهدیم بعضی تجمعات همچنان پابرجاست. با وجود اینکه چندین بار اعلام شده که رستورانها یکی از مراکز اصلی انتشار بیماری هستند اما همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. از مردم میخواهیم حتی اگر رستورانی باز بود به آنجا نروند و خود را در معرض خطر قرار ندهند. میهمانیها، دورهمیها و مراسم شادی و عزا مولد بیماری هستند.
* رئیس جمهور برای تعطیلی سراسری شخصاً تصمیم بگیرد
وضعیت کشور با شیوع گسترده ویروس جهش یافته کرونا بحرانی است و شخص رئیسجمهور باید برای عبور از این بحران تصمیم قاطع اتخاذ کند. رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به بهانهتراشی برخی اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا در جلسه شنبه اخیر درباره موضوع «تعطیلی سراسری»، خواستار اتخاذ تصمیم فوری از سوی شخص رئیسجمهور شد. حسینعلی شهریاری در گفتوگو با فارس، با اشاره به شدت گرفتن آمار ابتلا و فوت ناشی از بیماری کرونا در روزهای اخیر و با اشاره به ارجاع نامه اخیر وزیر بهداشت درباره «تعطیلی 2 هفتهای سراسری برای کنترل بیماری» به سناد مقابله با کرونا، اظهار داشت: متأسفانه اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا همان افرادی هستند که تاکنون هم عضو ستاد بودهاند و با تصمیماتشان کار را به اینجا رساندهاند. وی افزود: حجتالاسلام رئیسی باید به سرعت اعضای این ستاد را تغییر دهد، چراکه این افراد اگر توان مدیریت داشتند، کار مقابله با بیماری کرونا را به اینجا نمیرساندند. رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس تصریح کرد: در جلسه اخیر ستاد نیز که در روز شنبه هفته جاری تشکیل شد، قرار بود درباره نامه وزیر بهداشت تصمیمگیری شود اما برخی اعضای ستاد آنقدر بهانه آوردند و مطالبی را مطرح کردند که حجتالاسلام رئیسی مجبور شد فعلا یک هفته مهلت بدهد تا راهکارهای عملیاتی برای مهار بیماری را ارائه کنند. وی با تاکید بر اینکه ستاد ملی مبارزه با کرونا و شخص حجتالاسلام رئیسی به عنوان رئیس ستاد باید تصمیم فوری بگیرند و اقدام عاجل کنند، تصریح کرد: با روش مدیریتی اعضای فعلی ستاد، معلوم نیست وضعیت بیماری به کجا برسد، لذا درخواست ما این است که شخص رئیسجمهور تصمیم فوری بگیرد و نقطه نظرات تکمیلی در حین اجرا لحاظ شود. این اظهارات شهریاری نشان میدهد به دلیل تشکیل نشدن کابینه رئیسی، همچنان بدنه اجرایی ستاد ملی مقابله با کرونا متعلق به دولت روحانی است؛ با این حال به نظر میرسد با توجه به نوع مدیریت و روحیه آقای رئیسی، ضروری است شخص رئیسجمهور طی یک تصمیم انقلابی، موضوع رعایت پروتکلهای کرونایی، بویژه فاصلهگذاری اجتماعی را در اولویت قرار داده و برای عبور از پیک فعلی، نسبت به این موضوع اقدام کند.
* تأکید رئیسجمهور بر استفاده از همه ظرفیتها برای کنترل ویروس کرونا
دولت سیزدهم نشان داده مبارزه با کرونا و کاهش صدمات ناشی از این بیماری به مردم در دستور کار قرار دارد، بر همین اساس دکتر سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور روز دوشنبه در تماسهای تلفنی جداگانه با وزیر بهداشت و استاندار خراسان رضوی ضمن پیگیری آخرین وضعیت بیماری کرونا در کشور و همچنین استان خراسان رضوی، بر استفاده از تمام ظرفیتهای موجود برای تسریع در کنترل بیماری، درمان و ارائه خدمات به بیماران تاکید و دستورات لازم را صادر کرد.
***
الزامات طرح تحول مقابله با کرونا
در شرایطی که روز به روز بر آمار مرگومیر ناشی از کرونا در کشور افزوده میشود، اجرای طرح تحول مقابله با این بیماری به دلیل ضمانتهای اجرایی میتواند کارساز شود. رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با اشاره به ۴ محور کنترلی برای تحول در مدیریت کرونا در کشور، مباحث مورد لزوم را که باید در طرح تحول جامع مقابله با کرونا که از سوی سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مطرح شده، مورد توجه قرار گیرد، تشریح کرد. دکتر علیرضا ناجی درباره تعطیلیهای ضدکرونایی و شرایط آن و همچنین درباره الزامات طرح تحول جامع مقابله با کرونا که در روزهای گذشته از سوی سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مطرح شد، گفت: ما در حال حاضر در بحران قرار داریم. تعطیل کردن یکی از واجبات است. هیچ کس همیشه با لاکدان موافق نیست، چرا که لاکدان میتواند تبعات اقتصادی داشته باشد اما در شرایط فعلی باید این اقدام را انجام دهیم. باید از لاکدان به عنوان یک مُسَکن موقت بهره ببریم تا با ایجاد سکون در جامعه، بتوانیم فشار روی کادر درمان و بیمارستانها را برداریم، البته اگر به صورت واقعی انجام شود. وی افزود: در کنار لاکدان هم باید اقدامات تکمیلی انجام دهیم. این اقدامات تکمیلی این است که شناسایی بیماری را افزایش داده و با تستهای بسیار زیاد تا جایی که میتوانیم همه موارد بیماری را تشخیص دهیم؛ افرادی که با بیماران مثبت برخورد داشتند، تست کنیم، در صورت نیاز، درمان را به صورت سرپایی یا بستری آغاز کنیم، قرنطینه کردن افراد جدی گرفته شود و در عین حال سرعت واکسیناسیونمان را هم افزایش دهیم. ناجی با بیان اینکه انجام این اقدامات به صورت جامع و در کنار هم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد، گفت: شهر تهران اخیرا در وضعیت قرمز یک هفته تعطیل بود اما آیا واقعا شهر تعطیل بود؟ آیا جادهها بسته شد تا مردم شمال نروند؟ و... خیر! هیچ یک از این موارد انجام نشد. فقط اسم تعطیلی گذاشتن فایده ندارد، بلکه باید قوانین مربوط به آن را هم کاملا اجرا کنیم. من ۱۰۰ درصد موافق تعطیلی هستم اما باید به صورت کامل بوده و تمهیدات آن هم مشخص باشد. وی ادامه داد: اقدامات غیردرمانی که شامل لاکدان و تقویت بهداشت اجتماعی است، در شرایط فعلی بسیار مهم است و واکسیناسیون هم بسیار مهم است. در عین حال موضوع درمان در بیمارستانها موضوعی همیشگی است؛ مباحثی مانند افزایش تخت و آیسییو همواره وجود دارد اما زمانی که بحران ایجاد شود، هیچ کشوری نیست که بتواند در برابر این بحران و شیوع بسیار بالای بیماری تحمل کند، چرا که هیچ کشوری امکانات بینهایت ندارد. بنابراین درمان در بیمارستانها فقط ۱۰ درصد موضوع است و ۹۰ درصد موارد دیگری است که حتما باید رعایت شود. ناجی درباره نزدیکی ایام محرم و تمهیداتی که باید در این ایام اتخاذ شود، گفت: به نظر من هر مراسم و رویدادی که موجب تجمع شود نباید اتفاق بیفتد. اکنون موضوع کووید است، حال هر مراسمی اعم از نوروز، مسافرت، تجمعاتی مانند اجرای امتحانات، محرم و... باشد، هیچ تفاوتی ندارد. بسته به همهگیرشناسی ویروس در آن مقطع زمانی باید مسائل را رعایت کنیم. تجربیاتمان نشان داده است اینکه میخواهیم تجمعات را با اجرای پروتکلهای دقیق کووید انجام دهیم، امکانپذیر نیست، زیرا فقط بحث برگزاری مراسم مطرح نیست، بلکه رفتوآمد مردم و... هم منجر به تجمع میشود.
***
همه رکوردهای کرونایی در تهران شکست
تخت خالی در تهران برای بستری مبتلایان به کرونا وجود ندارد؛ این هشداری است به افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند و با این کار باعث ابتلا به این بیماری و بعضا مرگ خود و دیگران میشوند. معاون درمان ستاد مقابله با کرونا در استان تهران ضمن اعلام رکورد ۱۵۶ مرگ ناشی از کرونا و بالغ بر ۲۴۰۰ بستری روزانه در تهران گفت: تنها پیشبینی فعلی این است که در روزهای آتی باز هم افزایش مرگومیر را خواهیم داشت. نادر توکلی با اشاره به اینکه روز یکشنبه ۱۷ مردادماه همه رکوردهای مربوط به کرونا در تهران شکسته شد، گفت: بالغ بر ۲۵ هزار مراجعه سرپایی، ۲۴۰۰ مورد بستری و ۱۵۶ مرگ در این شبانهروز داشتیم که این عدد بالاترین آمار فوتیها در تهران از ابتدای شیوع کرونا تاکنون است. همچنین در حال حاضر بالغ بر ۱۰ هزار و ۶۰۰ بیمار بستری در بیمارستانها داریم. وی درباره مشکل کمبود تخت در بیمارستانها اظهار کرد: همه تختها پر است و تنها ظرفیتی که استفاده میکنیم همان ۱۰۰۰ تختی است که در اورژانس بیمارستانهاست. بیمار در تختهای بستری اورژانس منتظر میماند تا ظرف ۶ تا ۲۴ ساعت بعد بتواند به بخش منتقل شود و بر اساس میزان ترخیصیها و فوتیها تخت برای سایرین خالی میشود. توکلی درباره اخباری که پیرامون کمبود سِرُم و داروهایی نظیر رمدسیویر به گوش میرسد، بیان کرد: خوشبختانه مساله کمبود سرم و رمدسیویر تا حد زیادی رفع شده است اما کمبود داروی اکتمرا هم وجود داشت که پس از برگزاری جلسه پیرامون آن، تامین این دارو هم به حد معقولی رسید. وی ادامه داد: نکته اساسی در این میان این است که یک بیمارستان 500 تا 900 ورودی کرونایی دارد و از این تعداد ۲۰۰ تا ۳۰۰ بیمار بستری موقت میشوند و نیاز به دارو دارند. میانگین هزینه دارو برای هر بیمار حدود یک میلیون است که در مراکز دولتی باید با پذیرش بیمههای پایه خدمت ارائه شود، بنابراین باید حجم نقدینگی قابل توجهی صرف داروهای کرونا شود. این در حالی است که سازمانهای بیمهگر حدود ۳ تا ۶ ماه بعد پول بیمارستانها را پرداخت میکنند اما شرکتهای دارویی، هزینه داروی کرونا را نقدی دریافت میکنند و این بزرگترین معضل فعلی در زمینه کروناست. وی افزود: اگر موفق میشدیم ۷۰ درصد جامعه مشمول واکسن را واکسینه کنیم میتوانستیم از این بیماری عبور کنیم اما چون این اتفاق نیفتاده ممکن است تا ابتلای ۷۰ درصد جامعه به این بیماری پیشروی کنیم. تنها پیشبینی فعلی این است که در روزهای آتی باز هم افزایش مرگومیر را خواهیم داشت. وی با اشاره به اینکه روند واکسیناسیون در مدت اخیر بهبود یافته است، به ایسنا گفت: درباره افراد بالای ۶۰ سال مبتلا به کرونا از ۳۰۰۰ بیمار بستری در بیمارستان حدود ۹۵ درصد کسانی هستند که واکسینه نشدهاند. وی افزود: با مراجعه به مراکز تخصصی اطفال در تهران میبینید که ۸۰ درصد مراجعات کرونایی اطفال هستند و این موضوع بسیار نگرانکننده است. پس باید این پیام را بدهیم که حداقل به خاطر کودکانتان رعایت کنید. وی درباره مراسم عزاداری ماه محرم گفت: قاعدتا شرکت در هیچگونه مراسم عزاداری رسمی توصیه نمیشود.
ارسال به دوستان
عاقبت طمع جو!
رسانههایآمریکایی با اشاره به ابتکارهای جدید ایران برای بیاثر کردن تحریمها، از کاهش احتمال احیای برجام خبر داده و عدم بازگشت ایالات متحده به توافق را یک شکست بزرگ برای بایدن و دولتش خواندند
گروه سیاسی: برخلاف ارزیابیهای اولیه دولت بایدن مبنی بر احیای برجام، رسانههای آمریکایی طی هفته گذشته اذعان کردهاند امیدهای ایالات متحده برای احیای برجام- البته با مختصات مورد نظر دولت بایدن- روز به روز کمرنگتر میشود.
به گزارش «وطنامروز»، امیدهای مقامهای دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای احیای برجام در فضایی تیرهتر میشود که دولت دموکرات آمریکا در حال حاضر با دگرگون شدن متغیرهای تاثیرگذار بر موضوع هستهای ایران گرفتار مصائب زیادی است و در یک شرایط برزخی قرار گرفته است. امیدهای واشنگتن برای حصول یک توافق ضعیف در وین برای بازگرداندن برنامه هستهای ایران به جعبه- به قول تونی بلینکن و جیک سالیوان- که رضایت مخالفان قدرتمند برجام در کنگره آمریکا را هم جلب کند، همگی در حال فروپاشی است.
این در حالی است که ارزیابی دولت بایدن این بود که با حفظ فشار موثر بر تهران با تداوم کاربرد ابزار تحریمهای دولت ترامپ، ایران در نهایت وادار به قبول شروط آمریکا میشود اما در مقابل تهران با تولید اهرم در برابر فشارهای آمریکا برای امتیازگیری، شرایط را برای طرف ناقض برجام دشوار کرده و باعث شد عقربههای زمان به ضرر طرف آمریکایی بچرخد. اقدامات جبرانی ایران شامل غنیسازی 60 درصد و توقف اجرای پروتکل الحاقی، گامهای مهمی بوده که به پیچیدگی شرایط برای آمریکا و تروئیکای اروپا افزوده است.
این تنها مشکل پیچیده دولت بایدن نیست؛ نبود اجماع در آمریکا برای بازگشت این کشور به توافق ناکام هستهای سال 2015 و حتی مخالفتهای دو حزبی در این باره، توان هرگونه ابتکار عمل دیپلماتیک را از دولت بایدن -که مشکلات داخلی بیسابقه آمریکا آن را تبدیل به دولتی ضعیف کرده- سلب کرده است. در همین زمینه شبکه بلومبرگ گزارش داد گروههایی که از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام حمایت کردند و شامل سناتورهای جمهوریخواهی چون «تد کروز» و «تام کاتن» میشود، به وضوح گفتهاند در تلاشند به رئیسجمهور احتمالی جمهوریخواه آینده کشورشان فشار آورند که مجددا هر تحریمی را که بایدن با لغو آن علیه ایران موافقت کند، بازگرداند.
* کشف راههای مقابله با تحریم
پایگاه خبری - تحلیلی بلومبرگ طی گزارشی مبسوط نوشت: با توجه به اینکه ایران راههای مقابله با تحریمهای ایالات متحده را پیدا کرده است، دولت بایدن با این واقعیت هشداردهنده روبهرو است که بازگشت به برجام احتمالا دیگر امکانپذیر نیست. این پایگاه تحلیلی به نقل از منابع آگاه از مذاکرات وین درباره احیای برجام مدعی شد مقامهای آمریکایی پس از آنکه چندین ماه گفتوگو برای بازگشت به برجام به حصول توافق منجر نشد، هماکنون در حال بازبینی و بررسی گزینههای خود هستند.
این در حالی است که تیم سیاست خارجی آمریکا تا چندی قبل با تحت فشار قرار دادن ایران اظهار میکردند پنجره بازگشت به برجام همیشگی نیست تا کشورمان را در منگنه قرار دهند. حتی مقامات مرتبط با مذاکرات وین نظیر رابرت مالی عنوان میکردند تمام تحریمهای ترامپ هم برداشتنی نیست!
تا ماه قبل، مذاکرهکنندگان آمریکایی در مذاکرات هستهای گرند هتل وین امیدوار بودند بزودی توافق نهایی مطلوب واشنگتن درباره احیای برجام حاصل شود اما مقامات آمریکایی چیزی جز نگرانی و شکست نصیبشان نشد.
* یک شکست بزرگ برای بایدن
این منابع آگاه به بلومبرگ گفتند اگرچه ایالات متحده همچنان خواستار بازگشت سریع به برجام به عنوان مسیری به سوی یک توافق «طولانیمدتتر و مستحکمتر» است اما همچنان تمایل دارد جایگزینهای دیگر را مورد ارزیابی قرار دهد که این شامل برداشتن گامهای موقت به سوی کاهش محدود تحریمها در قبال اقدام ایران در متوقف کردن اکثر فعالیتهای غنیسازی است.
بلومبرگ سپس با اشاره به این موارد تأکید کرد عدم بازگشت به توافق اولیه هستهای، یک شکست بزرگ و چشمگیر برای رئیسجمهور آمریکا محسوب میشود که احیای توافق چندملیتی برجام را به عنوان اولویت اصلی سیاست خارجی خود قرار داده بود و برای طرحهایش در غرب آسیا عامل کلیدی بود.
بلومبرگ با اشاره به ناکارآمدی ابزار تحریمها برای تحقق اهداف واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران ادامه داد طبق گفته منابع آگاه، چالشی که مذاکرهکنندگان آمریکا در مذاکرات وین برای احیای برجام با آن روبهرو هستند، این است که دولت بایدن نتوانسته از اهرم تحریمها در قبال ایران بهره جوید و حتی پیشرفت سریع برنامه هستهای ایران نشان میدهد به رغم فشارهای اقتصادی مداوم ناشی از تحمیل تحریمها، ایران آمادگی تسلیم شدن در مقابل آمریکا را ندارد.
بلومبرگ ادامه داد به رغم وجود برخی تنشها و مذاکرات پیچیده درباره احیای برجام، برخی دیپلماتها و تحلیلگران بر این باورند ممکن است ایران همچنان برای توافق آماده باشد.
* روایت سیانان
شبکه خبری سیانان هم در گزارشی با اشاره به آغاز به کار دولت جدید در ایران به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت: «ما به عنوان یک گروه به ایرانیها درباره اینکه چه چیزی میتوانیم بدهیم و چه چیزی نه، بسیار روشن صحبت کردهایم. تیم روحانی این را درک میکرد... باید ببینیم آیا تیم رئیسی هم آن را درک میکند یا نه و اینکه آیا تیم مذاکرهکننده عوض میشود یا خیر».
مقام آمریکایی گفته همه طرفها احساس میکنند زمان در حال گذر است. او گفت: «همه ما میخواهیم به مذاکرات برگردیم و میخواهیم روی این مساله کار کنیم اما واقعیت این است که مذاکرات نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد». وی اضافه کرد: «با توجه به اینکه ایران در حال غنیسازی است ممکن است زمانی بیاید که برجامی برای بازگشت به آن موجود نباشد، البته هنوز کار به آنجا نرسیده است».
سیانان همچنین نوشته برای ایرانیها مساله مهم تضمینها است. یک مقام آمریکایی گفت: «تهران میخواهد مطمئن شود وقتی توافق را کاملا اجرا میکند سر و کله ترامپ دومی پیدا نمیشود».
سیانان نوشته آمریکاییها گفتهاند قادر به ارائه ضمانت درباره اقداماتی که دولت بعدی آمریکا انجام خواهد داد نیستند. مقامهای دولت جو بایدن در محافل خصوصی گفتهاند که دولت پیشین این کشور موانع سنگینی را بر سر راه بازگشت به توافق هستهای ایجاد کرده و آنها در حال برنامهریزیهای اقتضایی جهت عبور از این موانع هستند.
یک مقام دیگر که از روند مذاکرات وین آگاه است به سیانان گفته امیدها برای احیای برجام «بتدریج کمرنگ شدهاند». او گفت که هدف اصلی آمریکا رسیدن به توافق برای بازگشت به برجام قبل از انتخابات ریاستجمهوری ایران بود اما چنین هدفی محقق نشد.
سیانان نوشته طرح آمریکا برای «طولانی و قویتر کردن» توافق- آنطور که مقامهای آمریکایی میگویند- کمکی به پیشبرد مذاکرات نکرده است زیرا ایرانیها تمایلی به گفتوگو بر سر مسائل غیرهستهای مانند موشکهای بالستیک ندارند.
* ایرانیها بخوبی آموختهاند
روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» هم هفته گذشته طی یادداشتی مشابه با گزارشهای بلومبرگ و سیانان درباره روند مذاکرات «وین» برای احیای برجام نوشت که بهرغم آنکه «جو بایدن» رئیسجمهور ایالات متحده وعده احیای برجام را داده بود اما هماکنون امیدها برای بازگشت فوری به توافق هستهای ایران رو به کمرنگ شدن است.
نیویورکتایمز نوشت: بازرسان بینالمللی عملا کور شدهاند و در سایت هستهای نطنز، سانتریفیوژها با سرعت مافوق صوت در حال چرخش هستند و شروع به غنیسازی مقادیر کمی از سوخت هستهای با درصد غنای نزدیک به بمب اتم کردهاند.
این روزنامه آمریکایی در نتیجهگیری خود نوشت: مشاوران بایدن این نگرانیهای خود را پنهان نمیکنند که طرف ایرانی به اندازهای از روند فعلی و برنامههای فعلی آموختهاند که احتمالا در آینده نزدیک و شاید در همین پاییز امسال، بازگشت به توافق قبلی هستهای غیرممکن باشد.
ارسال به دوستان
سفیر آفتاب
سیدمحمدامین علیدوست: بین شیعیان رسم است که هر شب دهه محرم را به نام یکی از شخصیتهای ممتاز و ویژه واقعه کربلا نامگذاری و به یاد او نوحهسرایی کنند. نخستین شب این دهه، مزین به نام حضرت مسلم بن عقیل است؛ سفیر امام حسین به سوی مردم کوفه که سرنوشت او، اگرچه سراسر آکنده از صحنههای تراژیک است اما به خودی خود یک حماسهنامه پرشور است. شناخت عمومی از شخصیت حضرت مسلم معمولا محدود به مسائل پیشآمده برای ایشان در کوفه است، این در حالی است که ایشان از بزرگان علما و چهرههای ممتاز علمی و دینی دوران خود بوده است.
حضرت مسلم علیهالسلام از دوران کودکی تحت نظر عموی بزرگوار خود امام علی علیهالسلام، رشد کرد و تربیت یافت و در بسیاری از مواقع همراه و همنشین پسرعموهای باکرامت خود یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بود. به این ترتیب او از همان دوران خردسالیاش از دانش، تقوا، ایمان و سایر فضیلتهای این خانواده بزرگوار و باکرامت بهرهمند شد.
شیخ صدوق هم اینطور روایت کرده که روزی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام از رسول خدا صلیالله علیه و آله سؤال کردند: «آیا شما عقیل را دوست دارید؟» آن حضرت فرمودند: «آری! من عقیل را به ۲ دلیل دوست میدارم؛ یکی برای خود عقیل و دیگری برای اینکه عمویم ابوطالب او را دوست دارد».
و بعد ادامه دادند: «پسر عقیل (یعنی جناب مسلم) در راه محبت پسر تو (یعنی امام حسین علیهالسلام) کشته خواهد شد و چشمهای مؤمنان برای او اشکبار خواهد شد و ملائکه بر او صلوات میفرستند».
طبق منابع حدیثی مشخص میشود شبیه همان منزلتی که نواب اربعه نزد امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف داشتهاند، جناب مسلم هم شبیه همان منزلت و جایگاه را نزد امام حسین علیهالسلام داشته است. حتی در بعضی منابع هم نوشته شده او محدث بوده و از ائمه اطهار علیهمالسلام نقل حدیث میکرده است. در عین حال او را دانشمند و فقیه و صاحب علوم دینی و معنوی خواندهاند که نشان میدهد جناب مسلم از لحاظ علمی نیز در مرتبه بالایی قرار داشته و همه اینها بر درجات شخصیتی ایشان میافزاید.
ایشان به اندازهای در نظر امام حسین علیهالسلام دارای منزلت بود که وقتی خبر شهادت او و جناب هانی را به آن حضرت دادند، مکرر آیه «إنا لله و إنا إلیه راجعون» را بر زبان جاری کردند و فرمودند: «بعد از شما خیری در زندگی نیست».
تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابیطالب روشن نیست. او ۹ ذیالحجه سال ۶۰ قمری در کوفه به شهادت رسید. بر اساس برخی گزارشها، مسلم هنگام شهادت ۲۸ ساله بود اما پذیرش این روایت خالی از اشکال نیست، چرا که سن فرزندان مسلم که در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند 26 و 27 سال بیان شده است. برخی با توجه به روایات حضور او در فتوحات و نیز نبرد صفین، سن او را هنگام شهادت، بیش از ۵۰ سال دانستهاند. مرقد مطهر حضرت مسلم در کوفه در قسمت شرقی مسجد کوفه قرار دارد.
پدر وی، عقیل، فرزند ابوطالب از نسبشناسان قریش و فصحای عرب بود. مادرش بنا بر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود و بنا بر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام علّیه (و بنا بر روایتی حلّیه) که عقیل او را از شام خریده بود. چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر اسلام(ص) داشت. برخی منابع او را شجاعترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کردهاند. مسلم با رقیه دختر امام علی(ع) ازدواج کرد و داماد حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود.
روایت شهادت حضرت مسلم یکی از دردناکترین قطعات واقعه کربلاست که سالیان سال است شیعیان وقایع آن را با ابزارهای گوناگون هنری، از شعر تا تعزیه روایت میکنند. حضرت آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا در یکی از سخنرانیهایشان درباره اشعاری که در نوحهسرایی برای حضرت مسلم سروده شده است، میفرمایند: در حوزه معلومات ناقابل بنده تا امروز که به اینجا رسیدهام، در زیر این آسمان هیچکس مانند علامه سیدمحمدباقر حلینجفی رضوانالله تعالی علیه برای حضرت مسلم شعر نگفته است؛ هنگامه کرده؛ هنگامه! این اشعار، بیتهای تندی دارد که من از بیتهای تند آن گذشتم. یکی، دو تای آن را مجبورم که بگویم، دلم خیلی میسوزد. سید میگوید: «الست امیرهم البارحه؟»
آقا! شما که دیشب، امیر مردم بودید. چرا امروز، بدنتان را روی زمین میکشند؟
یک بیت بعدش دارد. آن خیلی هنگامه است. من خیلی وقتها شده که در کتابخانهام بودهام این بیت را برای خودم خواندهام و برای خودم توسل پیدا کردهام. لطیفترین شعری است که در عمرم دیدهام. میگوید: هر شهیدی که به شهادت میرسد اول، صدای نوحه یک زن برایش بلند میشود. حالا این زن یا مادر است یا خواهر است یا همسر است. حالا ببینید چقدر این شعر کامل است؛ اشاره به غربت آقا میکند. میگوید:
اتقضی و لم تنکک الباکیات - اما لک فی المصر من نائحه؛ تو کشته بشوی و صدای یک زن برایت بلند نشود؟!
یعنی در آن کوفه، یک زن نوحهگر نبوده؟ بعد میگوید: بهتر! بهتر که اینطور شد. زنان کوفه کوچکتر از این بودند که برایت نوحهگری کنند. عوضش جبران شد. کجا جبران شد؟ آن وقتی که خبرش به قافله حسین علیهالسلام رسید، چه کسی برایت گریه کرد؟ عوضش دختر علی علیهالسلام برایت گریه کرد. زینب کبری؛ فاطمیات، هاشمیات.
ارسال به دوستان
واکاوی جنگ 2006/ بخش دوم
غزه شهری اندازه کرج!
مهدی بختیاری*: هنوز ناصر در مصر بر سر کار بود که ۳ کشور بزرگ عربی یعنی مصر، اردن و سوریه تصمیم گرفتند به نیابت از دنیای عرب وارد جنگی تمامعیار با رژیم اشغالگر قدس شوند اما این جنگ به شکل ناباورانهای ظرف 6 روز به پایان رسید، در حالی که اسرائیل در پایان این 6 روز صحرای سینا، کرانه باختری رود اردن و ارتفاعات جولان را به اشغال خود درآورد و بر همه «بیتالمقدس» نیز مسلط شد.
پایان این جنگ البته با قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل همراه بود که صهیونیستها را ملزم به خروج از مناطق اشغالشده میکرد؛ قطعنامهای که تا امروز نیز جز در برخی موارد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، به اجرا درنیامد.
سال 1973، کشورهای عربی جنگ دیگری را آغاز کردند که به موجب آن مصر توانست بخشهای زیادی از کشورش را آزاد کند ولی با پا پس کشیدن یک باره سادات که بعد از مرگ ناصر در مصر به قدرت رسیده بود، جنگ مغلوبه شد. مصر پای میز مذاکره با اسرائیل رفت، «کمپدیوید» را امضا کرد و صحرای سینا را پس گرفت و به این ترتیب یکی از بزرگترین دشمنان رژیم صهیونیستی، حالا شریک و همپیمان او شده بود.
سال 1982، صهیونیستها این بار به لبنان حمله کردند و در یک پیشروی برقآسا خود را به بیروت رساندند. این جنگ 18 سال طول کشید و در جریان همین جنگ بود که نیروهای رزمنده شیعه لبنانی منسجم شده و کمکم حزبالله را تشکیل دادند.
شیعیان لبنان ضربات سنگینی بر پیکره ارتش شکستناپذیر صهیونیستی وارد کردند به طوری که در نهایت ماه مه سال 2000، ایهود باراک نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس، مجبور به عقبنشینی از جنوب لبنان شد. این نخستین بارقههای شکست بر پیکره ارتشی بود که خود را افسانه شکستناپذیری و ارتش اول منطقه میدانست.
اما نبرد سال 2006 نخستین جنگ تمامعیاری بود که رژیم صهیونیستی طعم داغ شکست را بخوبی در آن چشید.
این جنگ 12 جولای سال 2006 با عملیاتی که حزبالله لبنان طی آن ۲ نیروی نظامی ارتش اسرائیل را در مرزهای جنوب به اسارت گرفت، آغاز شد.
33 روز نبرد تمامعیار که با جنگ هوایی آغاز شد ولی برخلاف انتظار فرماندهان صهیونیست، آنها مجبور به ورود زمینی به خاک لبنان شدند.
ورود زمینی به خاک لبنان، سرآغاز شکستهای پیدرپی صهیونیستها شد. تانکهای «مرکاوا» به عنوان نماد ارتش شکستناپذیر(!) یکی پس از دیگری در وادیالحجیر طعمه شکارچیان حزبالله شدند. کشتهها در میان افسران و نیروهای رزم زمینی اسرائیل افزایش یافت و در نهایت پس از 33 روز، ارتش صهیونیستی که آمده بود حزبالله را نابود کند، دستان خود را بالا برد. این شکست به عرصه میدان محدود نماند و به زلزلهای در ارکان قدرت سیاسی این رژیم نیز تبدیل شد. کمیته «وینوگراد» بسیاری از سران عالیرتبه رژیم را پای میز محاکمه کشاند تا دولتی که ارتشش را «الجیش الذی لایقهر» مینامید، نشان دهد هم در میدان و هم در سیاست از خانه عنکبوت هم سستتر است.
پس از جنگ 33 روزه، زنجیره شکستهای این رژیم در مصاف با حریفان به مراتب ضعیفتر از حزبالله لبنان نیز ادامه یافت.
اندکی بعد از این جنگ، صهیونیستها به غزه حمله کردند که به شکست دیگری برای آنها این بار در جنگی 22 روزه از مبارزان فلسطینی ختم شد. آنها چند بار دیگر هم به غزه حمله کردند ولی بهرغم دست بالای صهیونیستها در تجهیزات، این فلسطینیها بودند که از میدان جنگهای ۸ روزه، 50 روزه و ۲ روزه، فاتح بیرون آمدند.
آخرین نبرد آنها در ماههای گذشته هم جنگ 12 روزه موسوم به «شمشیر قدس» بود که اسرائیل را با یک سونامی موشکی از سوی غزه مواجه کرد. فلسطینیها برای نخستینبار شهرهای بزرگی نظیر تلآویو را زیر آتش موشکهای خود بردند و از زمین و هوا راکت و موشک بر سر اشغالگران ریختند.
امروز صهیونیستها در موضع ضعف قرار دارند و در حالی که بزرگترین دشمن خود را جمهوری اسلامی ایران میدانند، ولی در برابر متحدان ایران در لبنان و نوار غزه -که وسعتی به اندازه شهر کرج دارد(!)- ناتوان هستند.
* پژوهشگر دفاعی
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تداوم روند افزایشی قیمت مرغ و گوشت
داد از غم نهاده
کمبود نهادهها یکی از اصلیترین عوامل گرانی مرغ است
آشفتهبازار مرغ از دی ۱۳۹۹ آغاز شد و مردم را به ایستادن در صفهای طولانی کشاند؛ کار به جایی رسید که دولت سابق در ایام نوروز امسال، تصمیم به تشکیل قرارگاه مرغ گرفت. همان زمان برخی نمایندگان مجلس تشکیل چنین قرارگاهی را «وهن نظام» دانستند. مردم اما واکنشهای مختلفی به آن نشان دادند؛ گروهی خشمگین بودند و ماجرا را حقارتآمیز توصیف میکردند و برخی هم آن را دستمایه طنز و شوخی کردند.
تنها ۵ روز از انتشار خبر تشکیل آن گذشته بود که کاظم خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی و رئیس این کمیته ادعا کرد با تصمیمات گرفته شده، بازار به آرامش رسیده است اما اکنون که ۴ ماه از تشکیل «قرارگاه مرغ» گذشته، قیمت آن در بازار به بیش از 40 هزار تومان رسیده است. روزی که دولت پیشین تصمیم گرفت چنین قرارگاهی را تشکیل دهد، نرخ مصوب مرغ ۲۰ هزار و ۴۰۰ تومان بود.
بررسی بازار مرغ نشان میدهد قیمت این محصول هماکنون در برخی شهرها با رشد قابل ملاحظهای مواجه شده و از مرز هر کیلو ۴۵ هزار تومان نیز گذشته است. در واقع اگر چه مسؤولان دولتی برای جلوگیری از تکرار التهابات نسبت به اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه اقدام کردهاند و با اتکا بر همین تصمیمات هشدارها را جدی نگرفته و از نبود هر گونه التهاب در بازار خبر دادهاند اما تجربه نشان داده آدرسهای مسؤولان از زمانی غلط میشود که تامین نهادههای تولید در انحصار چند نفر خاص قرار میگیرد که با بهرهگیری از سیاستهای عرضه قطرهچکانی و التهابسازی مصنوعی، هدف خود را کسب سود از رزق مردم قرار میدهند؛ موضوعی که هماکنون با تکرار مشکلات گذشته در صنعت طیور که بر حسب اتفاق هر کدام از نهادهها همچون جوجه یکروزه و خوراک در اختیار مافیای خاص خود است، شاهد افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت مرغ هستیم. درباره افزایش قیمت مرغ عوامل مختلفی بیان میشود که اصلیترین آن تامین نشدن نهاده دامی با ارز 4200 تومانی است.
البته افزایش قیمت عوامل دیگر تولید مانند دستمزد کارگران، واکسن و دیگر ابزار تولید مرغ نیز در افزایش قیمت مرغ دخیل است. آنطور که دولتیها ادعا میکنند هیچ مشکلی در تامین ارز نهادههای دامی وجود نداشته اما در عمل مرغداران از نابسامانی تامین ارز و ایضا تامین نهادههای دامی در سامانه بازارگاه خبر میدهند. مشکل مرغ هر روز در حال بزرگتر شدن است و دولت سیزدهم باید با اقتضائات موجود تصمیم درستی در این رابطه بگیرد، زیرا معطل نگه داشتن آن تا معرفی وزرای جدید جهاد کشاورزی و صمت میتواند باعث لطمه به معیشت مردم شود.
روز گذشته مجددا خبری درباره بازار مرغ پخش شد. محمدصادق مفتح در حاشیه جلسه روز گذشته ستاد تنظیم بازار که با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت برگزار شد یکی از حلقههای مفقوده زنجیره نظارت بر بازار را که کالا را غیرقابل رصد میکند، نبود سامانهای برای نظارت و برنامهریزی توزیع کالاهای اساسی دانست و افزود: پیش از این برای برنامهریزان، ناظران و سامانههای نظارتی مشخص نبود کالایی که از سیاستهای حمایتی دولت بهرهمند میشود با چه کیفیتی توزیع شده و به دست مصرفکننده میرسد.
وی افزود: خوشبختانه این ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری در شرکت ملی پست وجود داشت که میتوانست ارزیابی کند کالا به همان نقطهای که باید برود رفته یا خیر. به دنبال برگزاری جلسات متعدد با شرکت ملی پست این سامانه برای رصد آزمایشی توزیع مرغ از ۲ ماه قبل در استان قم به صورت آزمایشی اجرایی شد که با بررسی مشکلات اجرایی و رفع آنها، سامانه پایش توزیع کالاهای اساسی تا ۲ هفته آینده در سراسر کشور اجرایی خواهد شد.
قائممقام وزیر صمت در امور بازرگانی درباره افزایش قیمت کالاهای پروتئینی در بازار گفت: تنظیم بازار کالاهای پروتئینی در بازار بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است اما سیستم توزیع در اختیار وزارت صمت است و این اقدام گام مهمی در ساماندهی بازار و افزایش قابلیت نظارت به شمار میرود.
***
رئیس انجمن پرورشدهندگان مرغ گوشتی در گفتوگو با «وطنامروز»:
عامل اصلی گرانی مرغ کمبود نهاده است
رئیس انجمن پرورشدهندگان مرغ گوشتی در گفتوگو با «وطنامروز» در پاسخ به دلایل گرانی مرغ که باعث شده قیمت هر کیلوگرم مرغ آماده طبخ به بیش از 40 هزار تومان برسد و عرضه مرغ تنظیم بازاری محدود به میادین میوه و ترهبار و برخی خردهفروشیها شود، گفت: یکی از دلایل اصلی گرانی مرغ، کمبود نهاده است و این مشکل روز به روز هم بیشتر میشود. محمد یوسفی در پاسخ به وضعیت سامانه بازارگاه و تاخیر در ارسال نهادهها به گونهای که نهادههایی که مرغداران در سامانه بازارگاه خریداری میکنند گاه ۳۰ تا ۳۵ روز بعد به دستشان میرسد و همین قضیه باعث شده مرغداران برای تامین نهادههای مورد نیاز خود به بازار آزاد مراجعه کنند که مرغداران را در تامین نقدینگی خود دچار مشکل کرده، چراکه مجبورند برای خرید نهاده به بازار آزاد مراجعه کرده و هزینههای گزافی را بپردازند، گفت: باید بر اساس رزروهایی که در سامانه بازارگاه انجام میشود، نهادهها از بنادر حمل شود و به دست مرغدارها بر اساس سهمیههای داده شده، برسد. مشکل اصلی، تامین نهاده است. دولت باید ثبت سفارش را زودتر به سرانجام برساند و سهمیه ارزی هم به سرعت تخصیص داده شود و بانک مرکزی هم در این راستا همکاری کند و الا روزبهروز وضعیت بازار مرغ بدتر خواهد شد. اگرچه در همین باره تصمیم گرفته شده برای تسریع روند توزیع، نهادهها با کمک ارتش و سپاه از بنادر به مرغداریها فرستاده شود. رئیس انجمن پرورشدهندگان مرغ گوشتی در رابطه با طرح همکاری شرکت پست در توزیع مرغ که به گفته قائممقام وزیر صمت تا ۲ هفته آینده سامانه پایش توزیع کالاهای اساسی با همکاری شرکت ملی پست جمهوری اسلامی ایران مستقر میشود، افزود: اگرچه این طرح هنوز دارای ابهاماتی است اما قرار است در قم به صورت آزمایشی اجرایی شود؛ به این صورت که با همکاری شرکت پست، توزیع مرغ از سوی عمدهفروشیها به سمت خردهفروشیها انجام شود. یکی از اهداف این طرح حذف واسطههایی است که میان عمدهفروش و خردهفروش قرار گرفتهاند.
***
افزایش قیمت گوشت تا ۵۰ درصد
در سال جاری قیمت گوشت تا ۵۰ درصد افزایش داشته است و این در حالی است که با توجه به تولید داخل، واردات قابل توجهی از این محصول پروتئینی انجام نمیشود. قیمت گوشت قرمز در چند ماه گذشته نوسان داشته که درباره آن دلایل متفاوتی مطرح است.
با همه این اوصاف این محصول مصرفی مردم در آمارهای رسمی تا بیش از ۱۵۰ هزار تومان هم قیمت خورده است. بررسی وضعیت قیمت گوشت قرمز در آمار ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد هر کیلو گوشت گوسفند که در تیر سال گذشته به طور متوسط ۱۰۰ هزار تومان بوده، در خرداد امسال به حدود ۱۳۵ هزار تومان رسیده و در تیرماه تا بیش از ۱۵۰ هزار تومان هم فروش رفته است. متوسط قیمت گوشت گوسفند در ماه گذشته ۱۳۴ هزار تومان بوده که نسبت به تیرماه 6/0 درصد کاهش دارد ولی در مقایسه با تیر سال گذشته 1/33 درصد رشد داشته است.
* افزایش ۵۰ درصدی بهای گوشت گاو و گوساله
در رابطه با قیمت گوشت گاو یا گوساله نیز باید گفت تیرماه سال قبل هر کیلو به طور متوسط ۸۵ هزار و ۴۰۰ تومان بود که به ۱۲۷ هزار تومان در خرداد امسال رسید. تیر سال جاری نیز قیمت آن تا ۱۴۷ هزار تومان رفت اما متوسط قیمت آن نزدیک به ۱۳۰ هزار تومان اعلام شده است.
بر این اساس، گوشت گاو یا گوساله در مقایسه با خردادماه 8/1 درصد و نسبت به تیر پارسال 3/51 درصد گران شده است. این افزایش قیمت در حالی رقم خورده که حتی فعالان بازار هم آن را قابل توجیه نمیدانند به طوری که اخیرا مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک گفته بود: «در حال حاضر میانگین قیمت هر کیلو دام سبک زنده در بازار ۵۰ هزار تومان است و گوشت آن را میتوان با قیمت ۱۱۰ هزار تومان به دست مصرفکننده رساند. سوال اینجاست: چرا مصرفکننده باید برای خرید یک کیلو گوشت گوسفندی۱۵۰ هزار تومان هزینه کند؟» اتحادیه مرکزی که از عدم تامین نهادههای دامی و عدم حمایت و اقدام مناسب دولت در این رابطه انتقاد دارد، تاکید داشته اگر شرایط به این صورت ادامه داشته باشد، باید گوشت وارد کنیم. البته تمام ارقام بیان شده رسمی و حاصل مرکز آمار است و قیمت در بازار ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان فراتر از این است.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد؛ فرصت دولت سیزدهم برای تجارت با کشورهای منطقه
کجای تجارت منطقه ایم؟
محمد میرشکاری*: از گذشته تاکنون کشورهای منطقه و همسایگان به دلیل فاصله نزدیک به یکدیگر در اولویت تجارت قرار داشتهاند. ایران نیز به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی ممتاز و همسایگی با 15 کشور و همچنین 25 کشور منطقهای از فرصت کمنظیری برای توسعه تجارت خارجی برخوردار است اما در سالهای اخیر به دلیل کمتوجهی دولت روحانی به افزایش سطح تجارت با کشورهای منطقه، دستاورد قابل قبولی نداشته و حتی در بعضی زمینهها با پسرفت مواجه بودهایم.
با وجود افزایش صادرات طی سالهای گذشته، بررسی صادرات در سالهای مختلف حاکی از آن است در دولتهای مختلف، روند افزایشی صادرات با نوسانات زیادی همراه بوده است. بررسی آمار توسعه صادرات طی ۱۶ سال گذشته نشان میدهد از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ صادرات با افزایش ۲۰۰ درصدی و طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ با افزایش تنها ۱۲ درصدی همراه بوده است که نمایانگر عدم استفاده از ظرفیت بالای تجارت بویژه تجارت با همسایگان است.
15کشور همسایه با 1150میلیارد دلار واردات، 4/۶ درصد حجم ۱۶ تریلیون دلاری واردات جهان را به خود اختصاص دادهاند. این در حالی است که سال گذشته سهم ایران از واردات ۱۱۵۰ میلیارد دلاری کشورهای همسایه تنها ۲۰ میلیارد دلار یا به عبارت دیگر تنها 8/1 درصد بوده است.
بر اساس سند چشمانداز ۱۴۰۴، ایران باید کشور اول منطقه از نظر اقتصادی باشد، به علاوه میزان صادرات محصولات غیرنفتی کشور باید به رقم 120میلیارد دلار در سال برسد اما در حال حاضر جایگاه ایران در منطقه از نظر صادرات، پس از کشورهای امارات، عربستان و ترکیه قرار دارد.
از فرصتهای دیگر، جمعیت بیش از 3 میلیارد نفری منطقه است که به معنی بازار مصرف 5 تریلیون دلاری برای تجارت است (آمار بانک جهانی). این رقم با اضافه شدن کشور هند و نزدیکی آن به بندر چابهار میتواند نزدیک به 8 تریلیون دلار شود. از دیگر ویژگیهای ایران دارا بودن جمعیت متخصص و تحصیلکرده و همچنین تجربه بازسازی و انجام پروژههای مهم اقتصادی است که گویای ظرفیتی ویژه به لحاظ فنی و مهندسی است، لذا با توجه به نیاز کشورهای منطقه به بازسازی زیرساختی و نیز انجام طرحهای عمرانی میتوان با مدیریت صادرات خدمات فنی و مهندسی، سالانه 25 میلیارد دلار درآمد ارزی و همچنین 800 هزار موقعیت شغلی ایجاد کرد اما سال گذشته ارزآوری این حوزه برای ایران، تنها 500 میلیون دلار بوده است. به دلیل کمتوجهی سالهای اخیر به بازارهای تجاری منطقهای ایران ظرفیت کشور به تصرف دیگر رقبا درآمده و حضور اقتصادی ایران را با دشواریهایی روبهرو کرده است. با این حال با روی کار آمدن دولت جدید و تغییر سپهر سیاسی و مدیریتی کشور و پرداختن به ظرفیتهای اقتصادی و تجاری ایران در منطقه، فرصتهای تازه درآمدی را میتوان پیشبینی کرد.
ترکیه یکی از قدرتهای اقتصادی منطقه، در این سالها توانسته با استفاده از ضعف ساختاری و مدیریت، همچنین کمتوجهی نهادهای مسؤول داخلی، صادرات خود به 15کشور همسایه ایران را افزایش دهد. مقایسه میزان صادرات ۲ کشور ایران و ترکیه به ۱۴ کشور همسایه نشان میدهد در سال 2019 ایران در مجموع 22 میلیارد و ترکیه 27 میلیارد دلار صادرات داشتهاند؛ این در حالی است که سالهای گذشته نیز صادرات ایران به همسایگان خود کمتر از ترکیه بوده است. از دیگر چالشهای موجود در حوزه تجارت خارجه ایران کمتحرکی وزارت امور خارجه و سفارتخانهها در حوزه حمایت و بازارسازی برای تجار است، چرا که جنس وزارت امور خارجه ما امنیتی- سیاسی است، در حالی که باید رویکرد اقتصادی، امنیتی و سیاسی داشته باشد. کمتوجهی دولتهای یازدهم و دوازدهم به افزایش سطح تجارت با کشورهای منطقه و همسایگان باعث شد جایگاه ایران به وسیله دیگر کشورها ربوده شود و بازگشت به بازارهای از دست رفته با دشواریهایی روبهرو شود، از این رو حجتالاسلام رئیسی باید فرصت را از دست نداده و از همین ابتدا از تمام ظرفیت وزرای امور خارجه و صنعت و معدن برای بهبود دیپلماسی اقتصادی بهره بگیرد.
* کارشناس مسائل منطقه
ارسال به دوستان
معاون فنی گمرک از دستور رهبر انقلاب برای ورود سران قوا به موضوع حقوق ورودی کالاهای وارداتی خبر داد
پایان بلاتکلیفی ارزی
گروه اقتصادی: موضوع تعیین نرخ ارز مبنای محاسبه حقوق ورودی کالاهای وارداتی از ابتدای سال جاری با تغییر این نرخ در بودجه سال 1400 مورد مناقشه دولت و مجلس شورای اسلامی بود و در این موضوع نه دولت پذیرفته است قانون بودجه را اجرایی کند نه بهارستاننشینان رضایت به تغییر آن دادهاند. حالا اینطور که پیداست طبق اعلام معاون فنی گمرک، قرار است این موضوع با دستور مقام معظم رهبری در جلسه سران قوا بررسی شود.
به گزارش «وطنامروز»، مهرداد جمالارونقی با اشاره به وضعیت اعمال حقوق ورودی کالاها بر اساس قانون بودجه سال 1400 اظهار داشت: طبق جزء یک بند «و» تبصره 7 قانون بودجه سال جاری، نرخ ارز محاسبه ارزش گمرکی کالاهای وارداتی به استثنای کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی باید برابر با نرخ ارز اعلامشده بانک مرکزی در سامانه مبادله الکترونیکی باشد.
وی ادامه داد: ابتدای سال جاری بر اساس تصویب هیات وزیران، گمرک مجاز شد تا زمانی که وضعیت سود بازرگانی ابلاغ نشده، حقوق ورودی، عوارض و مالیات ارزش افزوده کالاهای وارداتی را بر اساس روال سابق و بر مبنای ارز دولتی 4200 تومانی دریافت کند.
معاون فنی گمرک با اشاره به اینکه در شرایط تحریمی و جنگ اقتصادی باید اقداماتی که شائبه افزایش قیمت کالا را به همراه دارد با برنامهریزی و در شرایط ثبات اجرایی شود، بیان داشت: تغییر نرخ مبنای حقوق ورودی کالاهای وارداتی که عمده آن مواد اولیه و واسطهای است، میتواند تورم وارداتی را به همراه داشته باشد و این به نفع تولید و اقتصاد کشور نیست. ارونقی به نامه هیأت تطبیق مقررات با قوانین مجلس درباره لغو مصوبه هیات وزیران مبنی بر اعمال حقوق ورودی بر اساس ارز ترجیحی پرداخت و افزود: مصوبه هیات وزیران که مقرر کرده بود بر مبنای شرایط سابق عمل شود، مغایر قانون شناخته شد البته مجلس شورای اسلامی اعلام کرد برای اصلاح قانون بودجه، دولت میتواند وفق مقررات مربوط اقدام کند تا بخش تولید دچار تورم قیمتی نشود. معاون فنی گمرک با تاکید بر اینکه یکی از دغدغههای فعالان اقتصادی و مسؤولان، بر هم نخوردن تعادل نسبی بازار از محل کالاهای وارداتی بویژه نهادههای تولید است عنوان کرد: در این راستا اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور سابق در نامهای به مقام معظم رهبری، به دلایل اعمال نشدن حقوق ورودی کالاهای وارداتی مطابق قانون بودجه سال جاری پرداخت و 2 پیشنهاد ارائه کرد؛ اول آنکه در صورت صلاحدید، مصوبه هیات وزیران تا پایان شهریورماه سال جاری ملاک عمل قرار گرفته و طی این مدت، دولت جدید با همکاری مجلس شورای اسلامی تدابیر لازم را برای حل مشکل در آینده اتخاذ کنند و دوم آنکه تصمیمگیری راجع به نحوه رفع مشکل به جلسه سران 3 قوه ارجاع شود تا با در نظر گرفتن جمیع جهات، تصمیمات لازم اتخاذ شود و در آستانه استقرار دولت جدید هیچگونه مشکلی در این خصوص ایجاد نشود. ارونقی افزود: پیشنهادهای ارائه شده به استحضار مقام معظم رهبری رسید و مقرر فرمودند موضوع در جلسه سران قوا مطرح و تصمیم لازم اتخاذ شود. بنابراین در حال حاضر، حقوق ورودی از کالاهای وارداتی کمافیالسابق و طبق رویه قبلی اخذ میشود و هرگونه شایعه برخی افراد سودجو که درصدد گران کردن برخی کالاها هستند در این باره مبنی بر اخذ حقوق ورودی با نرخ ارز بازار توسط گمرک، تکذیب میشود.
بنا بر این گزارش، در کنار اینکه افزایش نرخ ارز محاسبه حقوق ورودی باعث افزایش درآمدهای دولت، کاهش کسری بودجه و حمایت از تولیدکنندگانی که کالای اولیه آنها وارداتی نیست میشود اما میتواند باعث افزایش قیمت کالاهای تولیدکنندگانی شود که مواد اولیه آنها وارداتی است. با توجه به تورم بیش از 50 درصد کنونی باید در اجرای این قانون ملاحظه شود.
ارسال به دوستان
پنجمین ولایت افغانستان نیز به دست طالبان سقوط کرد؛ مقاومت هرات ادامه دارد
سیاست زمین سوخته آمریکا
با ادامه سقوط شهرها و ولایات افغانستان و تصرف آنها توسط گروه طالبان، بحرانهای متعدد و پیچیدهای گریبانگیر مردم این کشور و همسایگانش بویژه کشورمان ایران خواهد شد. طالبان - یا طالبها - مجموعهای از گروههای شبهنظامی با خاستگاههای مختلف قومیتی و عقیدتی و عمدتا متأثر از دستگاههای امنیتی آمریکا، انگلیس، سعودی، پاکستان و هند هستند و به نظر میرسد نوعی هماهنگی میان موج حملات تازه آنها به شهرها همزمان با خروج شتابان نیروهای اشغالگر آیساف به رهبری آمریکا از فلات پامیر وجود دارد؛ برنامهای رذیلانه که بویژه دولت بایدن بر اساس سیاست زمین سوخته دنبال میکند. بر این اساس طالبان کاتالیزور تبدیل افغانستان به یک سوریه جدید است که از یک سو جنگ داخلی باعث ویرانی شهرها و زیرساختهای این کشور میشود و از سوی دیگر جامعه افغان را با خطر فروپاشی و آوارگی مواجه میکند. تفاوت بزرگ افغانستان با سوریه، فقدان یک حکومت مرکزی مقتدر و البته فقدان انسجام ملی و قومی و فرهنگی مردم نقاط مختلف آن است. آمریکاییها و متحدانشان در ناتو در ماههای اخیر با خارج کردن شتابان نیروهای نظامی و برچیدن پایگاههایشان از نقاط مختلف فلات پامیر، در واقع زیرساختهای نظامی و انتظامی افغانستان را هم نابود کردند و دولت و ارتش نوپای این کشور را در مقابل کار انجام شده قرار دادند. در عین حال واشنگتن بتدریج نیروهای امنیتی پوششی خود را در مناطق مختلف یا حتی در قالب تشکیلات شبهنظامی بومی حامی یا مخالف طالبان جایگزین کرد. اگر چه سازمانهای امنیتی منطقهای یا فرامرزی ذینفوذ در شعب مختلف طالبان، هر یک اهداف خاص خود را از برافروختن جنگ داخلی اخیر دنبال میکنند اما رفتهرفته مشخص میشود در نقشه آمریکایی تبدیل پامیر به کانون تهدید تروریستی اوراسیا در حد فاصل ۴ قطب بزرگ تمدنی و اقتدار شرقی یعنی چین، روسیه، هندوستان و ایران، طالبان دست بالاتر را دارد.
یکی از نخستین و مهمترین تبعات تصرف متوالی ولسوالیها (شهرستانها) و ولایات(استانها) توسط طالبان، آوارگی صدها هزار ساکن آنها و هجوم این موج آوارگان به کشورهای همسایه بویژه پاکستان و ایران خواهد بود که بیشترین مرزها و همینطور اشتراکات فرهنگی را با این کشور دارند.
* سقوط پنجمین ولایت در ۴ روز
پیشروی سریع طالبان در روزهای گذشته چندان هم تعجببرانگیز نبوده است. آنها طی ماههای گذشته اغلب مراکز 5 ولایتی را که طی 4 روز گذشته سقوط کردند، تحت محاصره داشتند. در عین حال از ضعف فرماندهی و تشکیلاتی نیروهای محلی و دولتی باخبر بودند. در واقع اشغالگران آمریکایی که طی اشغال 17 ساله افغانستان، هیچگاه قائل به بازسازی ارتش و پلیس این کشور به شکلی منسجم و مقتدر نبودند، خواب چنین روزهایی را برای ملت مظلوم افغان میدیدند. شبهنظامیان طالب در آخرین پیشروی خود، دیروز وارد شهر تالقان، مرکز ولایت تخار شدند.
به گفته «روحالله رئوفی» عضو شورای استانی تخار، تالقان به طور کامل سقوط کرده و نیروهای دولتی و مردمی به طرف شهرستان فرخار عقبنشینی کردهاند. به نوشته روزنامه صبح کابل، شبهنظامیان پیشتر در بعدازظهر یکشنبه، زندانیان خود را از زندان مرکزی شهر آزاد کرده بودند؛ روندی که به طور مشابه در هر ۴ ولایت سقوط کرده از روز جمعه مشاهده میشود. جالب است که آزادی زندانیان طالبان یکی از شروط اصلی رهبران این گروه در توافق دوحه بود که آمریکاییها با وجود مخالفت دولت کابل پذیرفتند. کارشناسان امنیتی معتقدند این نیروهای تازهنفس که عمدتا در سطح فرماندهی و سرکردگی بودند، طی ماههای اخیر نقش مهمی در بازسازی ارتش نامنظم این گروه و برتریهای میدانیشان داشتهاند.
به همین دلیل در روایتهای مردمی از این جنگ داخلی که به رسانهها راه یافته، میشنویم بسیاری، رؤسایجمهور دستنشانده پیشین و فعلی در کابل را مقصر اصلی تحولات منجر به خیزش دوباره طالبها برمیشمرند. گروهی، «اشرف غنی» رئیسجمهور فعلی را متهم ردیف اول اتفاقات اخیر میدانند، چرا که معتقدند او با پذیرش توافق دوحه میان طالبان و آمریکا و آزادسازی تعداد زیادی از زندانیان طالب، نیرویی تازه به این گروه تزریق کرد. برخی دیگر نیز انگشت اتهام را به سمت «زلمای خلیلزاد» مامور قدیمی واشنگتن به عنوان خائن بزرگ به ملت افغان میگیرند و میپرسند در دوحه چه توافقی بین آمریکا و این گروه شده که نتیجهاش حملات بیوقفه به شهرهای این کشور است؟
تصرف شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز، شهر شبرغان مرکز ولایت جوزجان، شهر تالقان مرکز ولایت تخار و شهرهای قندوز و سرپل مرکز ولایتهایی به همین نام، به طالبان این امکان را داده است که با توجه به تسلط سنتیاش بر مناطق کوهستانی قبایلی پشتوننشین در مرزهای جنوبی با پاکستان و ارتفاعات و درههای صعبالعبور ولایت بدخشان در منتهیالیه شمال شرقی این کشور در مرز با چین، سرپلهای راهبردی در هر ۴ جهت جغرافیای افغانستان را در اختیار داشته باشند. در حال حاضر جنگ میان مهاجمان و نیروهای دولتی در شهر لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند(جنوب غربی) و استانهای غزنی و هرات ادامه دارد. در این میان تسلط بر شهرهای شبرغان، مرکز ولایت ازبکنشین جوزجان که ژنرال دوستم و نیروهای محلیاش در آن اقتدار سنتی داشتهاند، معادلات جبهه شمال را به هم ریخته است. سقوط زرنج، مرکز ولایت نیمروز در مرز با ایران نیز اهمیتی راهبردی برای طالبان دارد. به گزارش خبرگزاری طلوعنیوز افغانستان، محاصره چندین روزه شهر هرات توسط طالبان شکسته شده و شبهنظامیان به لطف مبارزه گروههای جهادی مردمی مدافع شهر با نیروهای دولتی عقب رانده شدهاند. مقاومت قهرمانانه مردم هرات، غربیترین ولایت افغانستان که تکیه به ایران دارد، باعث شده تا دستکم برخلاف ولایت نیمروز، موج آوارگان از این منطقه به مرزهای کشورمان سرازیر نشود.
جالب اینکه در این مدت طالبان طبق توافق دوحه از هر گونه حمله به نیروهای آمریکایی و متحدان اشغالگرشان صرفنظر کرده است!
از طرف دیگر در حملات هوایی اخیر ائتلاف اشغالگر آیساف به رهبری آمریکا به مناطقی از شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند، دستکم یک مدرسه و یک بیمارستان تخریب شده است. بمباران مناطق مسکونی به بهانه جلوگیری از پیشروی طالبان، باعث اعتراض شورای علمای هلمند شده است.
دستور مضحک جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای اعزام بمبافکنهای راهبردی «بی52» به افغانستان برای از سرگیری بمباران طالبان، آن هم در جنگی کاملا چریکی و خانه به خانه، نیات پلید واشنگتن برای تخریب شهرهای این کشور به بهانه مبارزه با طالبان را برملا میکند.
***
یونیسف: حداقل 27 کود طی ۳ روز در افغانستان کشته شدهاند
صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) دیروز اعلام کرد دستکم ۲۷ کودک در ۳ روز گذشته در میان افزایش خشونتها در افغانستان در ۳ ولایت این کشور کشته شدهاند. به گزارش رویترز، یونیسف افزود ۱۳۶ کودک هم در همین بازه زمانی زخمی شدهاند. نماینده این نهاد سازمان ملل در افغانستان در بیانیهای اعلام کرد: یونیسف از تشدید سریع تخلفات شدید علیه کودکان در افغانستان شوکه شده است. جنایات روزبهروز بیشتر میشود. طبق گزارش رویترز، کشتهها و زخمیها در ولایتهای «قندهار»، «خوست» و «پکتیا» گزارش شده است. بعد از توافق فوریه ۲۰۲۰ آمریکا و طالبان و امضای «توافقنامه صلح» بین ۲ طرف، روند خروج نظامیان آمریکایی و متحدان این کشور از افغانستان شروع شد. این در حالی است که طی هفتههای اخیر جنگ در افغانستان شدت گرفته و نیروهای طالبان موفق شدهاند بسیاری از مناطق افغانستان را به تصرف خود درآورند. سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در مصاحبه با شبکه الجزیره مدعی شده دولت افغانستان تصمیم به جنگ گرفته است. وی با اشاره به اینکه دولت کابل جنگ را در چندین ولایت آغاز کرد تاکید کرد هیچ توافقی درباره آتشبس در افغانستان وجود ندارد. وی در ادامه حملات طالبان علیه نیروهای دولت افغانستان را واکنشی به حملات ارتش افغانستان خواند و درباره مداخله آمریکا در امور این کشور هشدار داد. روز گذشته وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد در حمله بمبافکنهای «بی۵۲» آمریکا به مواضع طالبان در مرکز ولایت «جوزجان» ۲۰۰ عضو این گروه کشته شدند. با ادامه درگیریها میان طالبان و دولت افغانستان، منابع محلی در «قندوز» و «سرپل» از تصرف ادارات دولتی و مراکز این ۲ ولایت به دست طالبان خبر دادهاند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز » با هادی حاجتمند کارگردان فیلم سینمایی مدیترانه
«فیلم در نیامده» نقد نیست
مصطفی پورکیانی: فیلم سینمایی «مدیترانه» به کارگردانی هادی حاجتمند، نویسندگی صابر اللهدادیان و تهیهکنندگی رشید حاجتمند که در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش «شاخههای زیتون؛ پنجرهای به تحولات روز جهان اسلام» به نمایش درآمد بتازگی اکران خود را در سینماها شروع کرده است. این فیلم جایزه بخش تجلی اراده ملی در جشنواره ملی فیلم فجر را از آن خود کرد. در خلاصه داستان فیلم سینمایی مدیترانه آمده است: «واقعا میشه از تو دل یه حادثه یه نفر زنده بیرون بیاد و قصهاش رو تعریف کنه؟» مهراوه شریفینیا، پوریا پورسرخ، بهرنگ علوی، قاسم زارع و علیرضا اسحاقی از جمله بازیگران این فیلم هستند. این فیلم با نگاهی به معضلات روز جامعه، نبرد مدافعان حرم را به تصویر میکشد و در ایران و سوریه جلوی دوربین رفته است. هادی حاجتمند فارغالتحصیل دوره عالی سینما از دانشگاه هنر است. وی کارش را سال 78 با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد. وی را با فیلم سینمایی «اشنوگل»، اثری درباره شهدای غواص شناختند و «مدیترانه» تجربهای متفاوت از هادی حاجتمند است. به همین بهانه با وی به گفتوگو نشستیم.
***
* 3 سال از تولید فیلم شما میگذرد و به نظر میرسد برای یک کارگردان خیلی سخت است که فیلمش در نوبت اکران بماند چون به طور طبیعی نمیتواند بازخوردی از فیلمش داشته باشد. این سالها برای شما چگونه گذشت؟ بازخوردی از اکرانهای محدود فیلم قبل از اکران عمومی داشتید؟
بله! بالاخره هر فیلمی که ساخته میشود نیاز به اکران دارد و اساسا با اکران است که فیلمی به نتیجه میرسد و مردم دیدن آن فیلم برایشان جذاب خواهد بود. همان طور که فیلم هم مانند سایر محصولات فرهنگی یک دوره زمانی برای اکران دارد و ممکن است حرف و ایده فیلم ماندگار شود، قطعا تازگی و نو بودن حرف فیلم بویژه برای فیلمهایی که فقط قرار نیست سرگرمکننده باشند، مهم است که متاسفانه بعد از گذشت 3 سال از تولید مدیترانه قطعا گرد این سالها بر فیلم ما هم نشسته است. پخشکنندهها بر اساس یک قرار نانوشته تصور میکنند فقط و فقط فیلمهای کمدی با سوپراستارهای محدود در گیشه فروش دارند و مورد استقبال قرار میگیرند و حاضر نیستند روی فیلمهای دیگر اصطلاحا ریسک کنند. نه تنها این کار را نمیکنند، بلکه مدام تخطئه هم میکنند. حالا یکسری نهادها هم هستند که وظیفه دارند برخی فیلمهایی که محتوای آرمانی کشور و انقلاب را به تصویر میکشند، توزیع و پخش کنند که آنها هم متاسفانه گرفتار روزمرگیها و گرفتاریهای خودشان بودند که در مجموع باعث شد این 3 سال بدین گونه طی شود. البته یک سال و نیم هم کل کشور درگیر کرونا شده است و داستان محدودیتهای اکران را هم باید به آن اضافه کنیم. اکرانهای محدودی که داشتیم بسیار متفاوت و خوب بودند؛ از اکران اولمان در جشنواره فجر تا اکرانی که در جشنواره جهانی فجر داشتیم و خدا را شکر اتفاقات خوبی برای فیلم افتاد.
* دغدغههای متفاوتی در مدیترانه داشتید- از این منظر میگویم متفاوت چون فضای عمومی سینمای ایران با این دغدغهها همشکل نیست- چگونه مسائل ذهنی خود را با سینمای درام مرتبط میکنید؟ چون گزارهای که درباره فیلمهای اینچنینی میگویند این است که این فیلمها مضمونمحورند و با این گزاره، قصهاش را نادیده میگیرند. برای شما مضمون مهم بوده یا قصه؟
داستان اینکه اصلا مضمون مهم است یا قصه، باید بگویم اساسا سینما برای ما مهم است. سینما بویژه سینمای درام و قصهگو ابزاری است که ما باید محتوای خود را در قالب فرم و قصه بگوییم، یعنی اینکه هر دو همشکل و همرنگ شوند و اینطور نبوده که برای من یکی از آنها مهم و دیگری مهم نباشد و ترجیح من این بوده که مضمون و قصه کاملا منطبق بر هم باشد و مخاطب گرفتار این باشد که قصه را بشنود و وقتی قصه را شنید، بخشی از محتوا با فرم و لایههای فنی فیلمنامه به مخاطب منتقل شود و بخشی از آن در حس و روان مخاطب شکل بگیرد.
* آیا برای اکران مشکلی با پخشکنندهها داشتید؟ چون عموما شرکتهای پخشکننده اقبال بیشتری به فیلمهای کمدی دارند.
مشکل ما با پخشکنندهها یک مشکل فلسفی است، یعنی اینها یک دور تسلسل باطلی را ایجاد کردهاند. به این صورت که بخشی از فیلمهای خاص را حمایت و اکران میکنند و بالطبع آن فضای عمومی جامعه را با خود همراه میکنند. البته در روزهای معمولی نه در شرایط خاص کرونایی که همه را درگیر کرده، قطعا این جنس از توزیع و حمایت، مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، ذائقه مخاطب را میسازد و وقتی این ذائقه به سمت این نوع فیلمها رفت، در نتیجه به مرور این جنس فیلمها تولید میشوند و باقی فیلمها محکوم میشوند به عدم اکران، دیده نشدن و فروش نرفتن، لذا من فکر میکنم قبل از اینکه ما بخواهیم درباره معلولی به نام پخشکنندهها حرف بزنیم، باید درباره عاملی به نام مدیریت فرهنگی با استراتژی فرهنگی کشور حرف بزنیم. وقتی این استراتژی روشن و منسجم نیست، قطعا چنین اتفاقاتی میافتد و به جای اینکه یک مجموعه اتاق فکری در کشور به این نتیجه برسند که فرهنگ کشور باید به چه سمتی حرکت کند، یک پخشکنندهای که فقط پول دارد براحتی میتواند برای فرهنگ مردم تصمیمگیری کند.
* احتمالاً در سینما با توجه به شرایط کرونا، اکران قابل توجهی نداشته باشید که البته امیدوارم اینگونه نباشد و این فیلم دیده شود. آیا برنامهای برای اکران آنلاین دارید؟
انشاءالله که اتفاق خوبی در اکران بیفتد ولی متاسفانه در شرایط بدی قرار داریم و بعضی از فیلمهای در حال اکران، با سوپراستارهایشان نیز توفیق چندانی در اکران ندارند البته به جز دینامیت که حداقل در حوزه فروش موفق بوده و البته خود این فیلم هم در شرایط عادی و نبود کرونا، قطعا با ارقام بالایی میفروخت. با این توصیفات، فیلم ما نیز اکران نسبتا خوبی تا این لحظه داشته و در اکرانهای عمومی سعی کردم حضور پیدا کنم و با مردم فیلم را ببینم. برای اکران آنلاین مدیترانه هم این تصمیم گرفته شده و دوستان تولید و پخش با هم مذاکراتی داشتند، نتایج خوبی هم گرفته شده و قطعا در پلتفرمهای موجود اکران خواهد شد.
* بازخوردهایتان از جشنواره جهانی چگونه بود؟ گویا منتقدان نظر مثبت به فیلم داشتند؟
یکی از ویژگیهای جشنواره فیلم فجر این بود که بخشی از دوستان و رفقای ما که در بدنه جریان سینمای انقلاب هستند، تحت تاثیر برخی منتقدان باسواد کشور هستند و جنس فیلم دیدن و نقد کردنشان به سبک همین دوستان منتقد موجود است؛ روایتهای کلی، بحثهای کلی و استفاده از واژههایی نظیر «فیلم درنیامده»، فکر میکنند که هر چه فیلم را بیشتر تخطئه کنند، عالمانهتر نقد کردهاند ولی سیستم جشنواره جهانی فیلم فجر، چون با حضور منتقدان غیرایرانی بود و خودشان به صورت آزاد و بدون پیشداوری فیلم را میدیدند و حوزه محتوا و استراتژی خیلی برایشان مهم بود، بازخوردهای متفاوت و خوبی نسبت به فیلم داشتند. یک منتقد خانم ایتالیایی به نام لوچانو بورسانی که علاوه بر سینما، تحلیلهای جامعهشناسی نیز دارد، بسیار از فیلم خوشش آمده و فیلم را پسندیده بود. در کل اتفاقات خوبی در این جشنواره برای مدیترانه افتاد که امیدوارم در اکرانهای بینالمللی هم موفق باشیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|